پیشتر که فیلم چهارماه و سه هفته و دو روز را دیده بودم هیچ چیز تلختر از صحنهی ورود دوستِ دختر به حمام بعد از تسویه حساب با فردی که قرار بود عمل سقط جنین را انجام دهد نبود. تلخی آن تا مدتها با بیننده همراه است و مدام لحظات نفسگیر فیلم در ذهن تکرار میشود.
تاکید بر یک سیستم تقریبا فاسد که دومینووار تمامی افراد هر نهادش با مبلغی خریده میشوند، دخترکی که به بلوغ رسیده و باکره نیست و دوست دارد روی پای خودش بایستد، امتحان نهایی مهمی که نتیجه آن به درستی مشخص نمیشود و رابطهی زناشویی که مدتهاست از هم پاشیده هیچکدامشان اینبار نمیتوانند در فیلم Graduation ساختهی کارگردان رومانیایی Cristian Mungiu که شاهکاری همچون چهارماه و سه هفته و دو روز را خلق کرده بود دوباره آن تلخی پیشین را تکرار کنند. به هر حال ریتم متعادل، و گرههای بعضا قابل حدس دلایلی نیستند که به خاطرش آن فیلم را ندید. فیلم با تمام عناصر و نشانههای دراماتیک و بصری که در اختیار بیینده قرار میدهد چالشهایی را در ذهن وی خلق میکند که حتی نیافتن جوابی برای آنها آزار دهنده نیست. این یکی از ویژگیهای خوب و مهم فیلم Graduation است.