مرگ بر خود …

۱- فروشی

۲- سانسوری

۳- سوزی

۴-

| ۲۸ نظر

بعضی ها ، بعضی چیزها را طوری مطرح می کنند که اگر کسی نداند فکر می کند که واقعا شاید خبری شده !
نه اشتباه نکنید ، پرونده ی مفاسد اقتصادی را نمی گویم . منظورم اظهارات اخیر مسئوول یکی از وزارتخانه ها است که نمیخواهم بگویم اسمش تعاون است .
ایشان اخیرا فرموده اند : برای گرفتن موافقت اصولی باید ۳۹۰۰۰ کیلومتر دوندگی کرد ! حالا این که چرا ۳۸۰۰۰ کیلومتر یا ۴۰۰۰۰ کیلومتر نباید دوید ، لابد حکمتی دارد ! ما هم که اصولا اهل فلسفه و حکمت و حرفهای فیلسوفانه – حکیمانه و این جور چیزها نیستیم . اما  اگر آدمی را در نظر بگیریم که نه خیلی لاغر باشد ، نه خیلی چاق ، نه خیلی کوتاه باشد ، نه خیلی بلند ، نه اهل چایی باشد ، نه اهل شیرینی و خلاصه اگر از آن گل پسرهای سر براهی باشد که آهسته و پیوسته با سرعت متوسط یک کیلومتر نه ، دو کیلومتر نه ، سه کیلومترنه … همان ده کیلومتر در ساعت بدود و پنج ساعت نه ، ده ساعت نه ، بلکه دست کم بیست و پنج ساعت در روز یکسره بدود و بلانسبت – بلانسبت کارش مثل ما تعطیل بردار هم نباشد و هر دو سه هزار کیلومتر کارش به تعویض روغن نکشد و به روغن سوزی هم نیفتد ، فکر میکنید در طول یک سال چند فقره موافقت اصولی بگیرد ؟
نه ! شما را جان من حساب کنید ببینید واقعا نمیشد بدون جار و جنجال اعلام کرد که :
( در یک سال ، یک نفر می تواند از وزارت تعاون حداکثر دو تا موافقت اصولی بگیرد ) ؟ اگر بفرمایید نمیشود ، خب … معلوم است آن مقام مسئوول درست گفته دیگر !

نویسنده : فسیل زنده

| ۵ نظر

جمله ی تلخی که نماینده مردم سیستان و بلوچستان گفته را بخوانید :

آيا خون مردم مظلوم سيستان و بلوچستان از خون مردم بوركينافاسو كم‌رنگ‌تر است كه رئيس‌ جمهور به خاطر اتفاقات اين كشور به آنها تسليت مي‌گويد اما به مردم زاهدان نه ؟ ( متن کامل را اینجا بخوانید )

آیا واقعا باید این طور باشد برادران عزیز ؟

در بین خبرها و درپی دستگیری حامد صابر عکاس ایرانی که هم اکنون در بازداشت است به مطلبی  رسیدم که دو عکس آن مطلب را همین شخص یعنی حامد صابر گرفته بود . تلخی این خبر هم چیزی کم از خبر قبلی و خبر بمب گذاری در زاهدان  نداشت . متن کامل آن را در اینجا می توانید بخوانید . جوانی که به خاطر حماقت تعدادی به این روز افتاده .

* منبع عکس

| ۱۱ نظر

پرسید که نزدیک ترین راه کدام است ؟ گفتم : به کجا ؟ گفت : به خلوتگه دوست . گفتم : تو مگر فاصله ای می بینی ، بین دل و آنکس که دلت منزل اوست ؟ / یک SMS

| ۲ نظر

لابد بارها شنیده اید که فلانی سوار خر مراد است . آیا تا به حال فکر کرده اید که فرق خر مراد با خر معمولی چیست ؟ البته خر خر است چه مال آقا مراد باشد یا مال هر کس دیگری اما موضوع اینجاست که خر مراد اصلا خر نیست . خر مراد یک چیزیست مثل یک آپارتمان شیک یا یک ماشین پر از پول اهدایی فلان بانک یا حتی یک صندلی چرمی در اتاق ریاست که آن را دودستی به شما تقدیم می کنند تا رویش لم بدهید و امر و نهی کنید ! خلاصه باید بدانید که خر مراد هیچ ارتباطی به خر قبرسی و خرمگس و خرخاکی و هیچ خر دیگری که شما می شناسید ندارد . اما چیز دیگری که باید بدانید اینست که اگر روزی روزگاری سوار خر مراد شدید کمربند ایمنی را فراموش نکنید چون که این خر چموش جفتک پرانی کرده و سوارش را با دماغ می اندازد زمین . مثلا کسی را می شناختم که سوار بنز ۱۰۰ میلیونی اهدایی ! راهی ویلایش در شمال بود اما از بخت بد یک پنچری ناگهانی باعث شد خودش و بنزش با هم چپ شوند و از آن طرف یک روز ناگهان آب ، دهن دره کشید و ویلای لب ساحل آن جناب را درسته قورت داد . یا شخص دیگری که به واسطه ی پسر خاله بودنش با رییس فلان بانک چکهای بی محل می کشید بالاخره دستش رو شد و به این ترتیب ایشان که تا همین چندی پیش مشغول خر سواری بودند و حتی گاهی از آدمهای مثل ما سواری می گرفتند یکهو از بالای خر مراد یه وری رفتند تو کوزه . خلاصه اگر شما هم در حال سوار بر مرکب مراد مشغول تاخت و تاز هستید حواستان جمع باشد که از قدیم گفته اند : گهی پشت به زین و بعدش می خوری زمین .

نویسنده : فسیل زنده

| ۲۸ نظر

چند روز پیش پس از ۱۹ سال از ساخته شدن فیلم بانوی مهرجوئی آن را دیدم . فیلمی که احساس می کنم چقدر خوب تحلیل کرده بود جریانات ۱۳ سال پس از انقلاب ایران را و هنوز در شرایط کنونی می توان آن را اثری امروزی دانست . این فیلم همچون بسیاری از آثار مهرجوئی که قبل و پس از این فیلم ساخه شده از المانهائی بهره برده که می توان آنها را پای ثابت برخی از فیلم های او همچون اجاره نشین ها ، مهمان مامان ، سنتوری و حتی اپیزود روزهای آشنائی از فیلم طهران ، تهران دانست که یکی از مهمترین آنها حضور یک خانه است . شاید حضور خانه در هیچ کدام از این فیلم ها به جز اجاره نشین ها که به صراحت به آن پرداخت شد  نکته ی محوری به حساب نمی آید  ، ( البته در اپیزود روزهای آشنائی محوریت با معرفی شهر تهران بود که خراب شدن سقف خانه دلیلی شد بر شکل گیری پیرنگ های بعدی داستان فیلم ) . در فیلم مهمان مامان ، چندین خانواده در یک خانه ی قدیمی زندگی می کنند . همگی از وضعیت مالی مناسبی برخوردار نیستند ، در فیلم سنتوری صاحبخانه خانه ی سنتوری را خراب می کند . در پری کلبه ی چوبی آتش می گیرد و در  اجاره نشین ها داستان ساختمانی که صاحب خانه اش نیست و آن خانه به خاطر قدمت و مسائل تاسیساتی سقفش فرو می ریزد . این تشبیه خانه ی ویران شده به یک مملکت از دست رفته نه تنها در این فیلم ، بلکه در بیشتر فیلم های مهرجوئی که پس از انقلاب ساخته شده و همچنین در فیلم بانو ، دستمایه ی کار این فیلمساز قرار گرفته است .  فیلم بانو داستان زنی است  به نام [ادامه مطلب …]

| ۹ نظر

یک مرد مسن :  ( با شخصی پشت خط )  یک زن برای این خراب میشه که به اونائی که می خواد برسه.

(  با عصبانیت و استرس این جمله ها را گفت )

پیرمرد رو به من : قبلا با تیغ ریش می زدن حالا با ریش تیغ می زنند .

( خندید و رفت )

| ۴ نظر

در اطلاعيه ستاد برگزاري جشنواره روز عفاف و حجاب آمده است : با توجه به اينكه نقش آرايشگران در اجراي عفاف و حجاب در جامعه مي‌تواند نقش موثري باشد ، به منظور ترويج فرهنگ اسلامي و گراميداشت روز عفاف و حجاب موسسه فرهنگي متين رويان با همكاري دانشگاه تهران و مراكز فرهنگي از سراسر ايران و مراكز آموزشي براي تغيير نگرش فرهنگ زيبايي با الگوهاي اسلامي و ايراني و ترويج آن بين خانواده‌ها به ويژه جوانان اين مرز و بوم و جلوگيري از اشاعه مدل‌هاي غيرمتعارف اين مرز و بوم نقشه راهي براي آرايشگران سراسر ايران ارائه مي‌كنند .
بنابراين گزارش ، يكي از مهمترين برنامه‌هاي اين جشنواره رونمايي از مدل‌هاي موي ايراني براي جوانان است كه به تاييد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي رسيده است .
اين همايش با اهدافي چون ايجاد بستر فرهنگ مناسب در جهت ترويج رعايت عفاف و حجاب در جامعه ، ايجاد بستر و فرهنگ مناسب در جهت پيشگيري از ترويج مدل‌هاي غربي و شرقي و ابلاغ مدل موي ايراني ، گراميداشت روز عفاف و حجاب ، ايجاد بستر و فرهنگ مناسب جهت ارتقا اين رشته به عنوان هنر در جامعه ، گراميداشت سال همت مضاعف و كار مضاعف در اتحاديه‌هاي صنفي آرايشگران سراسر كشور ، آموزش و ارتقا مهارت شغلي در زمينه تبليغات ، شناخت توانمندي‌هاي بخش خصوصي و تقويت آنها ، بررسي راهكارهاي ارتقا سطح كارآفريني بانوان ، تجليل از زحمات و خدمات آرايشگران و… برگزار مي‌شود .
ظاهراً کار مضاعف کار دست آقایون و خانمهای محترم داده . صیغه جدیدی که یک مشت نابغه راه انداختند. .بعید نیست فردا به هر آرایشگاهی برویم. چند تا از این مدلها رو رو کله چند تا از همین سوپر استارهای دست بوس اجرا کرده باشند و به درو دیوار آرایشگاه چسپونده باشند و بگن  فقط از این مدلها میتونیم رو سر مبارکتون اجرا کنیم در غیر اینصورت باید از وزارت ارشاد موافقت نامه کتبی بیاورید. بعد تازه اون وقتکه آرایشگاه زیر زمینی مثل قارچ سبز میشه و درامدش از رو زمینی ها بیشتر خواهد شد.
دوستان از همین جا اعلام میکنم تمام مشکلات مملکت حل شده دیگه ما هیچ مشکلی نداریم .
همه چی آرمه
من چقدر خوشحالم……….

* منبع عکس

نویسنده : سیما سهرابی

| ۱۵ نظر

حالا که حماقت عمیقم را پشت سیاهی این عینک آفتابی مخفی کرده ام باقی بی عقلی ام را پشت موهای بلند مخفی می کنم  و حرف های احمقانه و نسنجیده را هم پشت این چند تار موی صورت … روزی به کاری می آید .

| ۱۶ نظر

تیک ها حرکات غیر اردای و انقباضات عضلانی ناگهانی بوده و حداقل بطور گذرا در درصد قابل توجهی از افراد دیده می شوند … تیک های صوتی نیز بیشتر به صورت اصواتی مثل سرفه کردن ، صاف کردن گلو،تیک هایی که به تازگی آغاز شده اند ، اغلب نیاز به درمان ندارند .
زمانی اعتقاد بر این بود که تیک ها علامت بیرونی احساسات سرکوب شده و تعارضات و کشمکشهای درونی اند . امروزه در بسیاری از نقاط جهان آن را ترکیبی از عوامل محیطی و زیستی می دانند .
اگر تیک بیش از دوازده ماه ادامه یابد ، تیک مزمن محسوب می شود . تیک های مزمن پایدار هستند و معمولاً انقباض ماهیچه در آنها بیش از حد و بسیار شدید است . این تیک ها مشخصاً به صورت حمله های دوره ای صورت می گیرند و غالباً شدت آنها ماه به ماه ، روز به روز یا حتی ساعت به ساعت تغییر می کند . در حقیقت رفتار تیکی ممکن است برای هفته ها یا ماهها کاملاً محو شود اما دوباره ظاهر گردد .

منبع*

| ۲۰ نظر