دوستی من و امین بر می گردد به سال هشتاد و دو زمانی که هر دویمان دوره های سینمای جوان را می گذراندیم . دوستان خوب زیادی از آن دوره برایمان باقی ماند . اینکه هر دویمان یک علاقه مشترک داریم ( سینما ) و همیشه در مورد موضوعات مختلف گپ می زنیم دلیلی شد تا آخرین گفتگوی این مجموعه را با او انجام دهم . چندی پیش فیلمی از امین درستکار به همراه دو فیلمساز هرمزگانی دیگر در جشنواره فیلم همقدم پاریس حضور داشت . البته لازم بذکر است که به قول معروف : سینمای من به سینمای امین نزدیک تر است .

۱- تعریفت از سینما چیه ؟
سینما هنریه با یک ابزار خاص که  با استفاده از این ابزار می تونیم  زیبایی ها رو به تصویر بکشونیم . اگر از این ابزار بد استفاده بشه نمی تونه تصویرگر زیبایی و ارائه دهنده درستی  برای انتقال مفاهیم باشه .

۲- یک کلمه می گم اولین چیزی که به ذهنت میرسه رو بگو . هالیوود .
خیانت . یک جریان خیانت کار .

۳- فرانسوی ها زیاد مقید به دسته بندی کردن فیلم ها نیستند اما انگلیسی ها برعکس فیلم ها رو زیاد دسته بندی می کنند و برای هر گونه سینمایی یک دسته جداگونه ای دارند . آیا تو این دسته بندی رو قبول داری یا نه ؟
این حد جزء به جزءش نه . بیست و شیش تا بیست و هفتا.

۳- ۲ خب چرا ؟
همه توی یک قالبن . اومدن اسم قرار دادن .  وقتی در کلیت نگاه می کنی می بینی پنج شش موردش توی یک جریان قرار میگیره . ولی اومدن جز به جز کردن . مثلا میان یه چیزی می سازن  و بعد میگن قوم پژوهی فلان چیز . اما در نهایت میشه همشون رو در یک جریان قرار داد.  اگر هم جز به جز بشه هیچ ایرادی نداره.  اینکه میان به عنوان قانون میگن مستند اینه، من خیلی موافقش نیستم .

۴- یک جامعه آزاد به چه جامعه ای گفته میشه ؟
این چیزیه که همیشه بهش فکر می کنم که آزادی تا چه حده .  همیشه تعریفی که می کنن اینه که آزادی تا حدیه که به آزادی دیگران ضربه نزنه . دنیا در حال آزمون و خطاست؛ که تا چه حدی میشه پیش رفت . خیلی کشورها که  دارای جامعه آزادند ، حد آزادی هاشون متفاوته . مثلا فرانسه میاد میگه استفاده از المانهای مذهبی در اماکن عمومی ممنوع! بسیاری هستند که این رو تجاوز به حریم شخصی دیگران می بینند . این آزمون و خطاست که جامعه،  با تجربه بدستش میاره

۴-۲ خب این آزمون و خطائه ممکنه به ضرر خیلی ها تموم بشه . تا کجا می خواد این اتفاق بی افته ؟
یه چیزی هست که میگن در آزادی نباید اکثریت اقلیت رو زیر پا بذاره .  مثلا توی فرانسه المانهای مذهبی با نظر مثبت اکثریت مردم ممنوع شده؛ به طور مثال در باب مسئله حجاب :  یک سری استدلالشون اینه که  با ممنوعیت حجاب در کلیت داریم حقی رو از زن میگیریم ؛ اما بسیاری هم هستند که عقیده دارند همین حجاب باعث میشه که به زنان ظلم بشه.؛ زیرا برای زن محدودیت هایی رو میاره که نمی ذاره اونها پا به پای زن های دیگه جامعه حرکت کنند . همین ازمون و خطا باعث میشه جامعه تجربه کنه و  راه صحیح رو پیدا کنه.

۵- شما وبلاگ نویسی کردی و در فضای مجازی هم زیاد بودی . آیا فضای وبلاگ نویسی فارسی به سمتی هست که بخواد در آینده تاثیر گذارتر باشه . با توجه به اینکه چند سال اخیر فضا بیش از پیش مهم تر شده بود . در آینده چه طوریه ؟
به طور کلی اینترنت و شبکه های مجازی باعث ارتقاء فرهنگ و دانش مردم از جهان میشه . در وبلاگ نویسی هم  هر شخص در هر گوشه ای از جهان می تونه به راحتی  تفکر خودش رو عرضه  کنه که این باعث بالا رفتن سواد اجتماعی  میشه.  مطمئناً در آینده هر چی بریم جلوتر این تاثیرگذاری بیشتر میشه .

۶- شما از اولین دوره جشنواره فیلم و عکس اردی بهشت حضور داشتی یا به نوعی جز برگزار کننده ها بودی . با این حساب  نبود بخش فیلم رو امسال چگونه ارزیابی می کنی ؟
افتضاح… بیاید تلاش کنیم جشنواره  ادامه داشته باشه  . ولی سخته با این فضا و وعده هایی که افراد میدن!  من در خبرگزاری ایسنا خوندم که قراره در یک وقتی دیگه برگزار بشه. خوندی شما ؟

بله
تصمیم عدم برگزاری بخش فیلم از حدود مهر ماه سال قبل گرفته شده بود و حالا اعلام خبر برگزاری جشنواره در زمانی دیگه، نشان از جو گیر شدن یک مدیر است!!
این جشنواره  تنها مکان برای عرضه اثر برای اکثر فیلمسازان استان بود که به راحتی آب خوردن لغو شد. برای مدیران فرهنگی کار کیفی مهم نیست،  بیلان کاری مهمه . مثلا نمایشگاه کتابی برگزار میشه  که شاید دو تا کتابفروشی بندر کتاب هاشون بهتر از اون نمایشگاه باشه. ولی میان تو بوق و کرنا می کنند که نمایشگاهی برگزار کردیم با فلان تعداد ناشر. این براشون مهم تره تا اینکه پنجاه تا فیلمساز بیان کارهاشون رو عرضه کنن و از تجربه همدیگه استفاده کنند .

۷- نقش خداوند رو چقدر در زندگی خودت پررنگ می بینی ؟
خیلی

پ . ن ( اصلاحیه از امین درستکار) : در فرانسه استفاده از المانهای مذهبی در اماکن دولتی مانند دادگاهها، ادارات و مدارس ممنوع است که به اشتباه این ممنوعیت را مربوط به اماکن عمومی دانسته ام .

| بدون نظر

ماه ، عمر ، صدا با تو آغاز می شوند /  ومه شهر را می بلعد / من به فکر تو هستم هنوز

| بدون نظر

تمام زندگی را در انتظار روزی ماندیم که نخواهد آمد.

نویسنده : این روزا

| بدون نظر

من به بیراهه رفته ام ، تو کم نیاورده ای .

| بدون نظر

اولین برخورد من و محمد ( اصغر ) نریمانی بر میگردد به سال هشتاد و دو . زمانی که هنوز فرهنگسرای شهید آوینی به پارکینگ امامزاده سید مظفر تبدیل نشده بود . آن زمان که جلسات چهارشنبه داستان منحل نشده بود و هنوز شور و شوق رفتن به فرهنگسرا بین بچه ها دیده می شد ، در یکی از همان جلسات داستان بود که دیدمش و بعدها آنقدر آشنا شده بودیم که تدوین اولین فیلمش را با هم انجام دادیم سال هشتاد و شش . محمد به غیر از ساخت فیلم ، کارگردانی یک تئاتر را هم در کارنامه اش دارد ، و بیش از همه اینها در زمینه ادبیات فعالیت کرده ، کمتر کسی است از بچه های هنرمند استان که شعرها و ترانه های او را نخوانده و نشنیده باشد . مخصوصا زمانی که خودش آنها را بخواند ، احساس میکنی خود رامی یا یکی از شاگردان خوب او جلویت نشسته . همان سال هشتاد و شش یکی از کارهایش را با صدای خودش در فیلم قطب جنوب استفاده کردم . مصاحبه ی نریمانی بر خلاف مصاحبه مرتضی نیک نهاد و تمام روزهایی که با هم گپ می زنیم خیلی کوتاه و جم و جور از آب درآمد . یعنی بعضی جاها من با سکوت مواجه شدم . به همین خاطر بعد از مصاحبه یکی از اشعارش را گذاشته ام البته با اجازه خودش .

[ادامه مطلب …]

| ۲۸ نظر

بعد از خداحافظی بر میگردی سوالت رو بپرسی یا میذاری یه سوال یه عمر روی دلت سنگینی کنه ؟

| ۲ نظر

بعد از شنیدن خبر دریافت نکردن حقوق کارکنان و کارگران مناطق مختلف کشور که در کارخانه ها و شرکت های گوناگون دست به اعتصاب زده اند ، چند روز پیش باخبر شدم که برخی کارکنان روزمزد شرکت مخابرات بندرعباس هم به خاطر دریافت نکردن حقوق چند ماهه ی خود مدتی سر کار حاضر نشده اند . هم اکنون بخش ۱۱۷ شرکت مخابرات نیز غیر فعال است .

| بدون نظر

کلام من همان واژه هایی است که در سکوت تو غریب مانده اند و نمیدانی که همین واژه ها با سکوتت آشنایند.

نویسنده : این روزا

| ۲ نظر

آشنائی من و مرتضا بر می گردد به جشنواره اردی بهشت . یعنی اولین فیلم تدوین شده مرتضا را سال هشتاد و پنج در اولین جشنواره فیلم اردی بهشت دیدم  ؛ انتشار گنجشک ساخته ابراهیم پشتکوهی . به هر حال بعد از جشنواره شرایطی بود که همدیگر را میدیدم ، اما دوستیمان بر می گردد به اولین فیلمی که مرتضا شروع کرد به ساختن و هیچ وقت هم تمام نشد ( کنسرت سگ ) . او علاوه بر تدوین ، گویندگی رادیو ، وبلاگ نویسی ، روزنامه نگاری و طراحی صحنه اخیرا به سمت طراحی گرافیک آمده . علاوه بر روحیه تجربه گرایی که دارد همیشه دوست دارد بهترین باشد که این را می شود در کارهایش دید .

| ۲۶ نظر

اینروزها تمام میشوند، تو می مانی و خاطراتی باران خورده که نمیدانی آنها را کجا دفن کنی!!!

نویسنده : این روزا

| بدون نظر