بوتهی نسترن
با صدها چشم خوشرنگ
مرا تماشا میکرد
گوییا میگفت
آیا مرا میبینی؟
آیا نام مرا میدانی؟
و من با شعری که در دلم جوانه میزد
به عشق او پاسخ میگفتم.
۱- ترسی برآمده از این باور که رشد تمدن بدون شک منجر به از دست رفتن تعادل میان انسان و جهان هستی میشود.
۲- دیکنز اولین کسی است که شهر را در رمان به شکل موجودی عظیم و گسترده ثبت میکند؛ موجودی که افسارش از دست خارج شده است.
۳-اگر بپذیریم که داستانهای قرن نوزدهمی شکلی حلزونی دارند که به شهر نزدیک و سپس از آن دور میشود، میتوان تضاد شدید آنها با رمانهای آینده را دید که در آنها شهر به هزارتوئی غیرقابل فرار تبدیل میشود.
۴-تکثیر روابط غیر جدی و ثانوی در شهر برای رماننویس امکانات جدیدی فراهم میآورد: درامی ناشی ازحضور جمع و کمدیای برآمده از امور غیرشخصی یک شهروند.
۵-
۱) حضور شهری نعمتی شده برای شخصیتهای فرعی که در غیر این صورت ممکن بود هرگز متولد نشوند.
۲)رشد شهر باعث شد برخی رماننویسان به کثرت زاویه دید در روایت گرایش پیدا کنند.
پ.ن: بخشهایی از مقاله «شهر در ادبیات»نوشته ایروینگ هو چاپ شده در شمارهی آبانماه ۹۵ مجله همشهری داستان.
من هیچگاه ندانستهام
ای بانوی بلندبالا
که تو مرا تا کجاها میبری
و مرا در کدام راه
رها میکنی
و مرا کی بازمیخوانی.
ای بانوی زیبا
ای روز
ای آبهای روشن.
فیلم کوتاه یک تماس از دست رفته با پایان تصویربرداری وارد مرحله تدوین و صداگذاری شد. این فیلم که در یک بازه زمانی دو ماهه و پانزده جلسهای تصویربرداری شده بود، اینک مراحل صداگذاریاش را طی میکند.
بازیگران: الهام علیزاده، سیامک دلنواز، عدنان انصاری، سوگل دبیری، سیماپورسالاری، رخشنده پاسلار، مستعان صالحیزاده، محمد امین آبروشن.
نویسنده، کارگردان و تصویربردار: شهاب آبروشن
دستیارکارگردان: نسترن محسنی
صدابردار: احسان نفیسی
گریم: نسیم محسنی
موسیقی: امیرحسین حکمت
تدوین: شهاب آبروشن
لینک خبر این فیلم در خبرگزاری ایسنا را میتوانید در اینجا بخوانید.