سرکوب اعتراضات گسترده به گران شدن بنزین و همین‌طور قطع اینترنت یک چیز را به وضوح عیان کرد و اینکه ما شهروندان ایرانی گروگان گرفته شده‌ایم. ما رعیت‌های بی‌مقدار تنها برای این وجود داریم که نقش سیاهی‌لشکر را برای مشروعیت بخشی به حاکمانمان ایفا کنیم.

| بدون نظر

رمان فریادها نوشته لوران گوده داستان مقطعی کوتاه از جنگ جهانی دوم را روایت می‌کند که لشکری از سربازان فرانسوی مورد هجوم سربازان آلمانی قرار می‌گیرند. تقریبا اکثرا کشته شده و تنها چند نفرشان زنده به عقب باز می‌گردند. چیزی که این رمان را خواندنی می‌کند زاویه دیدهای متفاوت از چند شخصیت مهم در این مقطع است. شخصیت‌هایی که نویسنده تا آخرین تلاش‌هایشان را به تصویر می‌کشد. سربازی که از جنگ به مرخصی می‌رود و در نهایت فرمانده‌ای که کشته می‌شود. جانشنی که با تن زخمی نجات پیدا می‌کند. سربازانی که هر کدام به شیوه‌ای کشته و یا دست به عمل قهرمانانه‌ای می‌زنند. و از همه مهمتر صدای فریادی که به گوش همه سربازان فرانسوی رسیده و آنها را آزار می‌دهد که از این بین دو دوست برای پیدا کردن منبع صدا همرزمان خود را رها کرده و به دنبال آن می‌روند. که باز یک نفرشان کشته شده و نفر دیگری منبع صدا را پیدا کرده و بخشی از بدن تکه شده‌اش را به نشانه پیروزی به سمت سایر همرزمان می‌آورد. نگاه سمبولیک به جنگ و گاه تصاویر شاعرانه‌ای که از دید سربازان روایت می‌شود هر کدام از بخش‌های جذاب این رمان است که در نهایت نگاه متفاوت‌تری به مقوله جنگ ارائه می‌دهد. به هر حال خواندن این رمان چند پاره با زاویه‌های دید متفاوت به علاقمندان به ادبیات داستانی مخصوصا علاقمندان به داستان‌های کوتاه پیشنهاد می‌شود. هر کدام از این روایت‌ها دست کمی از یک داستان کوتاه ندارند.

| بدون نظر

خشونت انگار بخش جداناپذیر آثار فاتح آکین شده، این بار با خشونتی طرفیم که بارها در مقابل دوربین به صراحت دیده می‌شود. تا جایی که ممکن است چشمانتان را در جاهایی از فیلم ببندید. دستکش طلایی داستان واقعی قاتل زنجیره‌ایست که در دهه ۷۰ در آلمان زنهایی غالبا فاحـشه را به بدترین شیوه کشته و اندام قطعه‌قطعه شده‌شان را در جاهای مختلف خانه زیرشیروانی‌اش مخفی می‌کند. او در نهایت به خاطر آتش سوزی در طبقه پایین آپارتمانی که در آن زندگی می‌کند لو رفته و پلیس‌ها او را دستگیر می‌کنند. چیزی که فیلم را جذاب می‌کند علاوه بر اینکه فیلم بر اساس یک داستان واقعی ساخته شده، نگاه روانکاوانه خوب فیلمساز به شخصیت اصلی آن است. جوانی تنها، دارای انبوهی عقده‌های فروخورده مخصوصا عقده‌های جنـسی که در طول زمان نه تنها حل نشده‌اند بلکه تحقیر هم شده‌اند. استفاده خوب و به جا از دوربین روی دست در لحظات پر التهاب فیلم، برش‌های هوشمندانه برای کم کردن از میزان خشونت در لحظاتی که هونکا (شخصیت اصلی) دست به جنایت می‌زند، طراحی صحنه عالی فیلم که زندگی پر تعفن هونکا را به تصویر می‌کشد از درخشان‌ترین بخش‌های این فیلم آلمانی به شمار می‌رود. دستکش طلایی علاوه بر رجوع به یک روایت مستند، واکاوی یک انسان تنها و دائم‌الخمر است. کسی که الکل نه تنها او را از کار و زندگی بلکه از یک رابطه ساده دوستانه نیز دور می‌کند. به جز چند سوال که در فیلم برایشان جوابی نیست و رفتارهایی که شخصت‌های آسیب دیده از خودشان نشان می‌دهند و منطقی به نظر نمی‌رسد در باقی فیلم با یک اثر کم نقص طرفیم. اثری که خواسته به روحیات شخصیت اصلی داستان تا حد ممکن نزدیک شود.
چیزی که فیلم را دردناک‌تر می‌کند قتل‌های هونکا نیست بلکه بیشتر بدبختی آدمهایی‌ست که به دست او کشته می‌شوند. انسان‌هایی که به اندازه هونکا تنها هستند و از سر ناچاری پیش او می‌روند. این بدبختی تکثیر شده در آدمهای هم طبقه با هونکاست که فیلم را تلخ‌تر می‌کند. دستان خون‌آلود هونکا در کنار نام دستکش طلایی (نام باری که هونکا اغلب زنهایی که می‌کشت را برای اولین بار در آنجا می‌دید) یکی از انتخاب‌های هوشمندانه‌ایست که کارگردان توانسته برای آن یک کارکرد استعاری نیز تعریف کند. دستکش طلایی از آخرین فیلم‌های فاتح آکین کارگردان ترکیه‌ای-آلمانیست که برای اولین بار در شصت‌ونهمین جشنواره برلین به نمایش در آمد اما در کل نتوانست نظر منتقدان را به خودش جلب کند.

| بدون نظر

فیلم In the fade ساخته کارگردان ترک‌تبار آلمانی فاتح آکین محصول سال ۲۰۱۷ داستان زنی را روایت می‌کند که پس از یک بمب‌گذاری شوهر و پسرش را از دست می‌دهد. او کمی بعد که برای یافتن قاتل یا قاتلین ناامید شده دست به خودکشی می‌زند اما همان روز به او خبر می‌رسد که افرادی در همین رابطه دستگیر شده‌اند. یک زن و شوهری نئـونـازی به این بمب گذاری متهم شده‌اند. او به کمک یک وکیل که پیشتر او را می‌شناخته سعی می‌کند دادگاه را برنده شود اما در اوج ناباوری دادگاه زن و شوهر را به خاطر شک در اتهام تبرئه می‌کند. زن پس از این اتفاق سعی می‌کند خودش دست به کار شود. برای همین رد زن و شوهر را در یونان زده و سراغشان می‌رود.
سادگی و ریتم مناسب فیلم، یک فیلمنامه شاه‌پیرنگ بدون حتی صحنه‌ای اضافه و همین‌طور نشانه‌هایی که علاوه بر فضاسازی خوبِ کار به کمک داستان هم آمده‌اند همگی باعث بوجود آمدن یک فیلم درست و درخشان شده. در محوشدگی داستان ایستادگی یک شهروند ساده در مقابل تفکر فاشیستی نئـونـازیست که گریبان‌گیر خودش و خانواده‌اش شده است. به همان خشونت و به همان بی‌پروایی. کایا که امیدوار است از شوهری که عاشقانه او را دوست داشته بچه‌دار شود بعد از اینکه در پایان متوجه می‌شود پـریود شده چیزی برای از دست دادن ندارد. او تا پیش از این به زندگی امیدوار است. اما مشاهده خون آخرین تیر ترکشش می‌شود که نه تنها دوباره شعله‌های انتقام را در او زنده می‌کند بلکه درمیابد آینده امیدوارکننده‌ای نیز ندارد. حضور باران مداوم تا زمانی که خبر پیدا شدن متهمین داده می‌شود و به نوعی حضور آب از ابتدای داستان تا زمانی که کایا در وان حمام رگهایش را می‌زند تاکیدی بر ابهام کشته شدن شوهر اوست که کارگردان آن را با ظرافت به تصویر کشیده است. به جز چند پلان که با باقی فیلم همخوانی چندانی ندارد و همین‌طور تصویردرتصویرهایی که در دادگاه رخ می‌دهد تصاویر و خرده داستانی را نمی‌توان پیدا کرد که به کلیت فیلم کمک نکرده باشد. در محوشدگی نه تنها یک فیلم سرگرم کننده که بک زنگ خطر برای قدرت گرفتن عقاید فاشیستی در اروپا و شاید تمام دنیاست.

| بدون نظر

نسترن قول داد اگر یه روز فهمید از یک سیاره دیگه اومده و آدم فضاییا اومدن دنبالش منو با خودش ببره.

| بدون نظر

پر از تُهی‌بودگی‌ام.

| ۲ نظر

برای علاقمندان به داستان‌های کوتاه کتاب «مردی که کشتمش» پیشنهاد خوبی‌ست که بتوان تعدادی از داستان‌های کوتاه نویسندگان آمریکایی را خواند و با نویسندگان آن آشنا شد. مخصوصا که به گفته‌ی مترجم برخی از این نویسندگان برای اولین بار است که داستانی از آنها به فارسی ترجمه می‌شود. به جز چند داستان که آنچنان با باقی مجموعه هم‌خوانی ندارد باقی آثار نه تنها ایده‌های خوبی دارند بلکه ترجمه روان این مجموعه نیز به تاثیرگذاری آن کمک کرده است. از داستان‌های خوب این مجموعه می‌توان به: مردی که کشتمش، افاده‌ای‌ها، گروه فشار، اندوخته، سنگینی، پسرم قاتل است و کمونیست اشاره کرد. این مجموعه با ترجمه اسداله امرایی در نشر افراز به چاپ رسیده است.

| بدون نظر

نمایشنامه «شکلک» که پیش از این اوایل دهه هشتاد اجرا شده بود اکنون در مجموعه دورتادور دنیا به چاپ رسیده است. نمایشنامه‌ای از نغمه ثمینی نمایشنامه‌نویس ایرانی که همچون سایر آثارش شاهد درآمیختگی چند دوره تاریخی هستیم. ایده‌ای که بارها توسط او در نمایشنامه‌هایش تکرار شده است. شریف و نرگس برای اینکه از دست خانواده‌شان فرار کرده باشند و برای اینکه نرگس روزهای آخر بارداری مخفیانه خودش را بگذراند به خرابه‌ای پناه می‌برند. خانه‌ای که به گفته اهالی محله سالهاست کسی در آن زندگی نمی‌کند. شریف نرگس را آنجا مستقر کرده و به سر کارش در یک آزانس بازمی‌گردد. شریف تا فردا باز نمی‌گردد. اما فردا صبح نرگس متوجه می‌شود زوج دیگری در آن خانه زندگی می‌کنند. حسن شکلکی و زنش عالیه. آنها که کارشان معرکه‌گیریست مدتی‌ست از دست اربابِ حسن (شعبون بی‌مخ) فرار کرده و به همان خانه متروکه پناه آورده‌اند. حسن مدتی قبل وقتی که به همراه شعبون بی‌مخ و باقی نوچه‌ها به تئاتری حمله‌ور شده بودند دختر بلیط‌فروشی به نام نقره را که از آن حمله شبانه غنیمت گرفته بودند به شعبون می‌‌سپارند. شعبون نقره را به عقد خود در آورده و پس از مدتی که به مشکل برمی‌خورند او را سه‌طلاقه می‌کند اما چون پشیمان شده و برای اینکه دوباره بتواند او را عقد کند از حسن می‌‌خواهد او را عقد کرده تا مدتی بعد دوباره نقره را پیش خودش آورد. حسن علاوه بر اینکه نقره را حامله می‌کند به شعبون هم می‌گوید که او فرار کرده و با عالیه و نقره به خرابه‌ای رفته تا از دید شعبون دور بمانند. حالا در زمان حال نرگس و شریف به دام آنها افتاده‌‌اند. حسن فکر می‌کند نرگس همان نقره‌است و سعی می‌کند از فرار آنها جلوگیری کند. از طرفی نرگس کم‌کم به مرحله زایمان نزدیک می‌شود. تا اینکه کمی بعد به کمک عالیه فرزندش به دنیا می‌آید. بچه‌ای که چهره‌اش ترکیبی از همه آنهاست و جنسیت نامشخصی دارد. برای همین هیچ کدامشان حاضر به پذیرفتنش نیستند. در انتها حسن و عالیه برای اینکه خودشان را برای رویارویی با شعبون آماده کنند شریف و نرگس را فراموش کرده و در حیاط می‌خوابند، شریف و نرگس هم برای اینکه به بچه رسیدگی کنند به داخل خانه باز می‌گردند.
ترکیب حال و هوای روز جامعه که احتمالا به درگیری‌های کوی دانشگاه ارتباط دارد با حمله به خانه مصدق و کودتای ۲۸ مرداد از زیرلایه‌های متن است که ثمینی با داستانی که طرح ریزی کرده آنها را با هم درآمیخته است. استفاده از شخصیت شعبون بی‌مخ به عنوان حلقه اتصال داستان حسن شکلکی و زنش عالیه با داستان نرگس و شریف از جذابیت‌های متن است. اما در کل بدون تلفیق این دو داستان و پرداختن به مساله حسن و جزئیات رابطه‌اش با نقره و شعبون می‌توانست به تنهایی بار داستانی و معنایی کافی را داشته باشد. البته شخصیت‌پردازی کلیشه‌ای حسن و عالیه که بارها در آثاری از این دست دیده‌ایم کمی از عمق شخصیت‌هایی که می‌توانستند حضور متفاوت‌تری داشته باشند کاسته است. «شکلک» را می‌‌توان اپیزود دوم نمایشنامه «خواب در فنجان خالی» دانست، و البته در ادامه سلسله نمایشنامه‌هایی که او با این فرم نگاشته است. درآمیختگی شخصیت‌ها و زمان‌های مختلف و همپوشانی داستانی اینها با یکدیگر.
«شکلک» نوشته نغمه ثمینی چهل‌و‌ششمین اثر از مجموعه دورتادور دنیاست که در نشر نی به چاپ رسیده است.

| بدون نظر

«زبان تمشک‌های وحشی» نوشته‌ی نغمه ثمینی که همچون چند اثر پیشینش در آن شاهد روایت‌های تودرتو، شکست زمان و تکرار شخصیت‌ها هستیم، اینبار با همین فرم سراغ ایده‌ی اجتماعی دیگری رفته. زن (دنیا) و مردی (داوود) در دهمین سالگرد ازدواجشان قصد دارند با تکرار مسیری که شب ازدواجشان رفته‌اند به شمال رفته تا مادر دنیا را دیده و پس از بازگشت به تهران از همدیگر جدا شوند. داوود پس انتخاب موضوع تز دکترایش که مربوط به کشف زبان نخستین و منفصل نشده است، به این حقیقت دست می‌باید که زبان کنونیِ تمام فرهنگ‌ها همراه با دروغ و کج فهمی‌ست و این نمود را می‌توان در زبان تمام سیاست‌مداران دید. او به خاطر نوشته‌ها و حرف‌هایی که سر کلاس به دانشجویانش گفته و یا انتخاب تز دکترا، از کار بیکار شده و چندین ماه تحت بازجویی بوده. پس از گذشت یکسال از این اتفاق‌ها او و دنیا که حالا احساس می‌کنند حرفی برای گفتن ندارند و یا در بیشتر موارد زبان هم را متوجه نمی‌شوند تصمیم به آخرین سفر و جدایی گرفته‌‌اند. آنها در جاده با جوانی در چند موقعیت مختلف روبرو می‌شوند که در ادامه متوجه می‌شویم جوان قصد دارد آنها هر چه سریعتر به شمال رسیده تا بتواند نقشه قتلی که در سر دارد را عملی کند. با برش‌های پی‌درپی در سالهای مختلف زندگی مشترک دنیا و داوود به تغییر روند رابطه‌ی این دو پی می‌بریم و در نهایت متوجه می‌شویم این جوان، فرزند خودشان است که در دهمین سالگرد ازدوجشان در متلی به خاطر معاشقه آخرشان سلول‌های وجودی‌اش شکل گرفته، حالا او در هیئت فروشنده و تعمیرکار سر راه آنها قرار گرفته تا از شکل‌گیری این معاشقه جلوگیری کند. فلاش‌بک‌ها و مرور خاطرات و واکاوی مشکلات دنیا و داوود و در نهایت در جاده ماندنشان آنها را به متلی بین راه هدایت می‌کند.
در این نمایشنامه نغمه ثمینی سعی دارد با ارجاع به مسائل اجتماعی و سیاسی روز و نگاه سمبلیک به زایش یک فرد در این شرایط پر پیچ‌وخمِ درک نشدن انسان‌ها توسط یکدیگر، (زن و مرد، شکنجه‌گر و شکنجه‌شونده، قاتل و مقتول و …) دست بر یک درد جهان‌شمول بگذارد و آن هم غریبه بود انسان‌هاست بر اساس زبانشان.

اگر چه نمایشنامه تنها یک موقعیت ایستا را به تصویر می‌کشد و کشمکش به شکل کلاسیک آن وجود ندارد و شخصیت‌ها تنها مشغول خاطره‌بازی‌اند اما در کل، داستان بر پایه‌‌های تکرار‌ و فلاش‌بک‌هایی شکل می‌گیرد که (به خاطر تخصص ثمینی در این شیوه) فقط جذاب به نظر می‌رسند و نه دراماتیک. البته با این شرایط شاید یک داستان کوتاه یا نیمه بلند می‌توانست بستر مناسبی برای روایت این زندگی باشد. اگر چه پیش از این نمایشنامه تک پرده‌ای «فصل سالگردها» از جنی لین بیدر تقریبا با همین ایده به چند دوره از سالگرد ازدواج یک زوج پرداخته بود.
«زبان تمشک‌های وحشی» چهل‌وپنچمین نمایشنامه از مجموعه آثار دوتادور دنیاست که به قلم نغمه ثمینی در نشر نی به چاپ رسیده است.

| بدون نظر

«آمریکا وجود ندارد» مجموعه داستانی از پتر بیکسل را بیش از آنکه بخواهیم گزیده‌ای از سه مجموعه داستان این نویسنده در نظر بگیریم، باید مجموعه‌ای از ایده‌های کوتاهی دانست که شاید هر کدام برای ساخت یک فیلم کوتاه داستانی و یا تجربه‌گرا مناسب باشد، ایده‌هایی گاه به شدت بدیع و جذاب و گاه دم دستی و تکراری. کوتاه بودن هر داستان، ایده‌محور بودن اکثر آثار و همین طور برش‌هایی که نویسنده در قسمت‌های مختلف داستان در روایتش ایجاد می‌کند از نشانه‌های مختص این نویسنده آلمانی‌ست که در هر سه مجموعه داستان او می‌توان دید. خواندن آمریکا وجود ندارد یک تمرین برای شیوه دیگری از روایت، فضاسازی و شخصیت‌پردازیست که به نویسندگان و علاقمندانی که قصد دارند شیوه‌های دیگری از نگارش را تجربه کنند خواندنش به شدت پیشنهاد می‌شود.
رویارویی من با این کتاب به واسطه دوست هنرمندم بهشب صورت گرفت که به مناسبت تولدم آن را به بنده هدیه داد. از او سپاسگزارم.

| ۲ نظر