عشق های یک طرفه مثل این می مونن که تو با ماشینت بیوفتی تو خلاف جهت یه خیابون ، همه ماشینا به سمتت هجوم میارن . خیلی دل شیر داشته باشی چشاتو می بندی می ری جلو ، در غیر این صورت می زنی کنار… / پروین احسانفر
یک روز ظهر که از سر عادت هر روزه و بیحوصلگی تکرار امر درست کردن نهار رفتم توی آشپزخانه و با ترکیب تکراریتر چند مواد
من که راضی نیستم حتی یک ریال از پول این مملکت بره خارج از مرزهای خودمون کمک بشه، اما دیدید یک نفر از فلسطین مالها
بعد از رفتن مادربزرگم در این تقریبا یازده سال گذشته، این خاله، بزرگ خانواده مادری بود. دیر به دیر میدیدمش. آخرین بار که کرمان بودم
۹۶ خفهخون ۹۸ خفهخون ۴۰۱ باز هم خفهخون دلیل: چون خودتون یکی از طرفداران اون ایدئولوژی بودید و دستتون میرسید به صفوف اسلحه به دستان
اوج سینمای پناهی «طلای سرخ» بود و «دایره». بعد از جریانات ۸۸ و دستگیری انگار پرت شد به دنیای دیگری. در این چند فیلم اخیر
2 پاسخ
سلاممن فاطمه خواهر پروینم قشنگ بود
سلام
ممنون …
بله دیگه جمله از خواهر گرامیه …