پیشنهاد فیلم

پیشنهاد کتاب

ایستگاه یازده

«ایستگاه یازده» مینی سریال ۱۰ قسمته به یک پاندمی شبیه کرونا می‌پردازد. بیماری که شدت انتقال و میزان مرگ‌ومیرش بیشتر از چیزیست که تصور می‌شود. بخش زیادی از اهالی کره زمین می‌میرند و بعد از مدتی انسان‌های باقی مانده باید در یک شرایط بدوی به زیست خود ادامه دهند. موسیقی و تئاتر از هنرهاییست که هنوز مردم در جامعه‌های کوچک به آن پناه می‌برند. و مهمترین راه ارتباطی انتقال مفاهیم و احساسات کماکان هنر است. حضور سمبلیک آثار نمایشی در جای جای اثر، به همراه تصاویر خیال‌انگیر کمیک استریپی که شاکله داستان را شامل می‌شود به داستان ایستگاه یازده ابعاد بیشتری بخشیده. ایستگاه یازده نه صرفا یک داستان سرگرم کننده، که یک پیشگویی از جهانی‌ست که ممکن است در پی پاندمی دیگری به سراغ ساکنین زمین بیاید. پیامبرانی نوظهور و تمدن‌هایی که پا بر شانه‌های گذشتگان خود گذاشته‌اند. این اثر چند قسمتی گوشزد خطرات و موقعیت‌هائیست که پیش‌آمدش دور از انتظار نیست. با روایتی جذاب و ارتباطات پیچیده که ذره ذره گره‌های آن باز می‌شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته‌های پیشین

درباره‌ی پیر پسر

فیلم در قد و قواره‌ی تعرف و‌ تمجید‌های اغراق‌ شده که پیرامونش شکل گرفت نبود. تدوین‌ نقشش را به خوبی ایفا نکرد، جایی که می‌توانست

درس‌های خودآموز

به این نتیجه رسیدم که برای نوشتن، یک چیز خیلی مهم است. وقتی چشمه جوشیدن خلاقیت خشک شده و به هر ریسمان باریکی چنگ می‌زنی

سنگ بزرگ

همیشه این ضرب المثل ایرانی برام در مواقع حساسی که فکر می‌کنم همه چی قراره به خوبی پیش بره تکرار می‌شه. «سنگ بزرگ نشونه نزدنه».

دوم بودن

زمانی که سر کلاس نقد ادبی برای اولین بار به شوخی (با اشاره به پست وبلاگی که همان موقع خوانده بودم) به استاد گفتم دوم

معنی زندگی کردن

یک روز ظهر که از سر عادت هر روزه و بی‌حوصلگی تکرار امر درست کردن نهار رفتم توی آشپزخانه و با ترکیب تکراری‌تر چند مواد