پیشنهاد فیلم

پیشنهاد کتاب

یادداشتی بر فیلم «روی دیگر امید»

 The Other Side of Hope یا روی دیگر امید آخرین ساخته کوریسماکی سینماگر بزرگ فنلاندی همچون اثر پیشین خود داستان یک مهاجر را روایت می‌کند. او در این فیلم نیز پارامترهای آثار پیشین خود را همواره بازنمایی می‌کند. طراحی صحنه و لباس مینیمال. کهنه بودن آکساسورا صحنه که یادآور فیلم‌های دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی‌ست. بازی ماشینی کارکترها که انگار الگو برداری شده از همان بازی ماشینی شخصیت فیلم‌های روبربرسون است.
اینبار سایه داعش برخاورمیانه و بی خانمان شدن یک جوان سوری بحث اصلی فیلم است. حضور ناخواسته‌ی او در کشور فنلاند که برای او همچون بهشت است اما دولت و نژادپرستان فنلاندی او را اذیت می‌کنند گره اصلی فیلم به شمار می‌رود. گره‌ای که با کمک یک پا به سن گذاشته‌ی فنلاندی که مدیریت یک رستوران را به عهده دارد تا قسمتی باز می‌شود. روی دیگر امید اگر چه ریتم تقریبا کندی دارد اما با دیدن تصاویر از زندگی شخصیتی که تا آخرین لحظه امیدش را به رسیدن به خواهرش از دست نمی‌دهد کمی آن ریتم خسته کننده را می‌پوشاند. به هر حال این فیلم برای آنهایی که آشنایی با آثار کوریسماکی دارند یک روند خطی به شمار می‌رود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته‌های پیشین

درباره‌ی پیر پسر

فیلم در قد و قواره‌ی تعرف و‌ تمجید‌های اغراق‌ شده که پیرامونش شکل گرفت نبود. تدوین‌ نقشش را به خوبی ایفا نکرد، جایی که می‌توانست

درس‌های خودآموز

به این نتیجه رسیدم که برای نوشتن، یک چیز خیلی مهم است. وقتی چشمه جوشیدن خلاقیت خشک شده و به هر ریسمان باریکی چنگ می‌زنی

سنگ بزرگ

همیشه این ضرب المثل ایرانی برام در مواقع حساسی که فکر می‌کنم همه چی قراره به خوبی پیش بره تکرار می‌شه. «سنگ بزرگ نشونه نزدنه».

دوم بودن

زمانی که سر کلاس نقد ادبی برای اولین بار به شوخی (با اشاره به پست وبلاگی که همان موقع خوانده بودم) به استاد گفتم دوم

معنی زندگی کردن

یک روز ظهر که از سر عادت هر روزه و بی‌حوصلگی تکرار امر درست کردن نهار رفتم توی آشپزخانه و با ترکیب تکراری‌تر چند مواد