تهران تابو

انیمیشن تهران تابو ساخته علی سوزنده، تلاقی چند داستان ممنوعه است. پسری نوازنده در یک مهمانی شبانه در تهران با دختری رابطه برقرار می‌کند. دختر برای اینکه بتواند خودش را کماکان باکره معرفی کند پسر را مجبور می‌کند که هزینه عملش را تهیه کند. پسر در یک خانه مجردی همسایه زنی‌ست که به شغل تن‌فروشی مشغول است و زن باید پول آزادی شوهرش را از زندان تهیه کند، قاضی حاضر نیست که طلاق زن را از شوهرش بگیرد و او را به رابطه با خودش مجبور می‌کند و از طرفی خانه‌ای در اختیار زن قرار می‌دهد، زن و پسر کم سن‌وسالش همسایه خانواده‌ای می‌شوند که در آن عروس خانواده بعد از دوبار سقط حالا مجبور است فرزندی که حامله شده را به ‌دنیا بیاورد.
داستان از دو مشکل مهم رنج می‌برد اول اغراق بیش از حد برخی رفتارها. به عنوان مثال: زنی یک بار مزاحم تلفن دربان جوانی می‌شود، مساله از یک شوخی به یک بحران تقریبا امنیتی تبدیل می‌شود، و پیدا کردن شماره مزاحم در حالی که از ساکنین همان ساختمان است چند روز طول می‌کشد، یا ماموران نظامی همچون دهه شصت و هفتاد که در قالب کمیته فعالیت می‌کردند دختران و پسرانی که در پارک با هم قدم می‌زنند را می‌گیرند. یا اینکه مسائل جنـسی پایه و اساس تمام چالش ها و بحران‌های فیلم است، چه تمامی شخصیت‌های اصلی که درگیر آن هستند و چه احمد آقا که یکی از شخصیت‌های فرعی فیلم است. دوم عدم تحقیق در برخی امور بدیهی اجتماعی، مثلا: کاراکترها برای گرفتن عکس به یک عکاسی رجوع می‌کنند. اول اینکه برخی مکان‌ها مثل دفتر ازدواج از مراجعه کننده هیچ عکسی نمی‌خواهند. مدارس دولتی و غیر دولتی تفاوتی در پس زمینه عکسی که می‌خواهند ندارد. همگی سفید هستند. خوابگاه‌های پسرانه چه آنهایی که خودگرانند، چه آنهایی که دولتی هستند و چه پانسیون‌ها آنقدر عبور و مرور در آن بدون نظارت نیست که هر لحظه افراد اراده کردند دختری را به آنجا ببرند، حالا فرض کنید یک زن جوان پسرش را هم با خودش آنجا ببرد. بعد که زن کارش تمام شد راحت در راهروی آنجا قدم بزند که پسرش را پیدا کند. یا در صحنه‌ای می‌بینیم در یکی از محلات جنوب شهر هنوز گرمابه‌ها فعالیت می‌کنند و دختر جوانی برای حمام کردن آنجا می‌رود. در دهه نود شمسی بیشترگرمابه‌ها میزبان مسافران و بی‌خانمان‌ها هستند و کمتر خانه‌ای در تهران می‌توان پیدا کرد که حمام ندارد و شاید تنها در مواردی نادر خانواده‌ها از این شیوه برای حمام کردن استفاده می‌کنند. اما در فیلم طوری نوجوان‌ها از سقف یک گرمابه قدیمی به داخل آن نگاه می‌کنند انگار کار همیشگی دختران آن محله است که از حمام عمومی استفاده کنند.
شاید اگر تحقیق در امور این‌چنینی و کم کردن اغراق در برخی مناسبات اجتماعی در فیلمنامه رخ می‌داد، فیلم رنگ و بوی واقعی‌تری گرفته و با مخاطب ایرانی ارتباط بیشتری برقرار می‌کرد، به هر حال به جز تکنیک اثر که کمی شلختگی در برخی پلانهایش دیده می‌شود، فیلم بدی از آب در نیامده، مخصوصا که روابط علت و معلولی غالبا خوب در هم تنیده شده و شخصیت‌ها آرام آرام راه در زندگی هم پیدا می‌کنند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.