نسخهی ترمیم شده «شطرنج باد» ساختهی محمدرضا اصلانی را فرصتی دست داد تا ببینم. محصول سال ۱۳۵۵ با بازی درخشان فخری خوروش، محمدعلی کشاورز، اکبر زنجانپور و شهره آغداشلو. فیلم ظاهراً داستان خانوادهای در عصر قاجار را روایت میکند که مادر خانواده (خانم بزرگ) مدتی فوت شده و ثروت و خانهی او به دست دخترش (خانم کوچیک) افتاده. اما در این بین پدرخواندهی دختر (حاجی عمو) کنترل امور را به دست گرفته و سعی میکند ثروت خانم بزرگ را بالا بکشد. خانم کوچیک در پی انتقام از او، یکشب سر نماز او را میکشد. اما غافل از اینکه حاجی عمو نمرده و با کنیزک خانه ارتباط دارد.
نگاه سمبولیک به خانه، بک گراند خانوادگی خانم کوچیک، حضور حاجی عمو به عنوان یک بازاری اهل عبادت و دسیسه کنیزک به عنوان یک عضو از پائین دست جامعه که همواره نادیده گرفته شده و غالبا برای خوشگذرانی افراد بالادست مورد سواستفاده قرار میگیرد و در جایی تصمیم به انقام میگیرد میتواند کلیدی برای ورود به جهان نشانههای اثر باشد.
اصلانی با نشان دادن رابطه عاطفی بین خانم کوچیک و کنیزک، تاکید بر نشانهها، داستانی بدیع که در زمانهی خودش کمنظیر است، نورپردازیهای متفاوت و همینطور پلان پایانی درخشان که بین فضای داستان و زمانه حال پل میزند نه تنها ما را شگفتزده میکند بلکه به مخاطبش آیندهای را بیم میدهد که هر لحظه امکان وقوعش هست. اصلانی به تکرار اتفاقات گذشته در آینده ایمان دارد و آن را در اثرش به نمایش میگذارد. اگر چه هنوز در بخشهایی از روایت احساس خلا وجود دارد اما شطرنج باد از آن دست فیلمهای ماندگار تاریخ سینماست که با این نسخه ترمیم شدهاش بیش از پیش باید مورد بحث و مطالعه قرار گیرد.