شاید کمتر از ۲ هفته شد، از زمان تصمیمگیری تا اجرا. یک هفته پیش از اتمام قرارداد تا روزی که آخرین کارتن را گذاشتم توی انباری. حالا حال و احوالم جمیع اضداد است. غم، استرس، بیخیالی، نگرانی، خوشحالی، هیجان، بلاتکلیفی، و… اینها میتواند سطرها ادامه پیدا کند.
البته اینکه هر صبح میتوانی آدمهایی عین خودت ببینی که چندان فاصلهی زیادی با آنها نداری خودش یک روحیه مضاعف است. آنها هم عین تو در هیچ جنگی شرکت نکردهاند اما هزار بار شکست خوردهاند.