پیشنهاد فیلم

پیشنهاد کتاب

 روزگار کثیفه و    من هنوز فراموشت نکردم     خونم مثل روزگار    به خودم شک دارم و یادم میره    که چقدر چندش آورم   توی رفتار من التماسه    توی مشتم پر خون   توی خونه منم و    یه مشت کثافت توی مشتم    که بهش شک دارم    و روزگار چندش آور   که یادم میره    که تو این منم فراشت شدم   یا منم فراموشت نکردم  توی روزگار خونی  روزگار پر کثافت  التماس چندش آور… 

ادامه مطلب »

نوشته‌های پیشین

درباره‌ی پیر پسر

فیلم در قد و قواره‌ی تعرف و‌ تمجید‌های اغراق‌ شده که پیرامونش شکل گرفت نبود. تدوین‌ نقشش را به خوبی ایفا نکرد، جایی که می‌توانست

درس‌های خودآموز

به این نتیجه رسیدم که برای نوشتن، یک چیز خیلی مهم است. وقتی چشمه جوشیدن خلاقیت خشک شده و به هر ریسمان باریکی چنگ می‌زنی

سنگ بزرگ

همیشه این ضرب المثل ایرانی برام در مواقع حساسی که فکر می‌کنم همه چی قراره به خوبی پیش بره تکرار می‌شه. «سنگ بزرگ نشونه نزدنه».

دوم بودن

زمانی که سر کلاس نقد ادبی برای اولین بار به شوخی (با اشاره به پست وبلاگی که همان موقع خوانده بودم) به استاد گفتم دوم

معنی زندگی کردن

یک روز ظهر که از سر عادت هر روزه و بی‌حوصلگی تکرار امر درست کردن نهار رفتم توی آشپزخانه و با ترکیب تکراری‌تر چند مواد