پیشنهاد فیلم

پیشنهاد کتاب

امیدواری یا خیالبافی

آدم همیشه امیدواری شاید نباشم اما همیشه هم تا جریانی برام به طور قطع ثابت نشه ذهنم دست از سرش بر نمی داره… همیشه یه چند درصدی برای اتفاقهایی که هیچ کی پیش بینی نمی کنه پیش خودم نگه می دارم…  هنوز هم دارم فکر می کنم قراره یه اتفاقی توی این روزا یا چند روز دیگه … نمی دونم شاید هم این خیالبافی افراطی منه…   شاید هم آب از آب تکان نخورد…    ( ترانه ندا با صدای شاهین نجفی )

ادامه مطلب »

نوشته‌های پیشین

درباره‌ی پیر پسر

فیلم در قد و قواره‌ی تعرف و‌ تمجید‌های اغراق‌ شده که پیرامونش شکل گرفت نبود. تدوین‌ نقشش را به خوبی ایفا نکرد، جایی که می‌توانست

درس‌های خودآموز

به این نتیجه رسیدم که برای نوشتن، یک چیز خیلی مهم است. وقتی چشمه جوشیدن خلاقیت خشک شده و به هر ریسمان باریکی چنگ می‌زنی

سنگ بزرگ

همیشه این ضرب المثل ایرانی برام در مواقع حساسی که فکر می‌کنم همه چی قراره به خوبی پیش بره تکرار می‌شه. «سنگ بزرگ نشونه نزدنه».

دوم بودن

زمانی که سر کلاس نقد ادبی برای اولین بار به شوخی (با اشاره به پست وبلاگی که همان موقع خوانده بودم) به استاد گفتم دوم

معنی زندگی کردن

یک روز ظهر که از سر عادت هر روزه و بی‌حوصلگی تکرار امر درست کردن نهار رفتم توی آشپزخانه و با ترکیب تکراری‌تر چند مواد