——————————————————————————————————————– نه منتقد تئاتر هستم و نه آنچنان اطلاعات زیادی از تئاتر دارم و این متن تنها نظرات شخصی من نسبت به آخرین اثر ابراهیم پشتکوهی است . حدسم درست بود و آخر هم درست از آب در آمد و آن هم اینکه پشتکوهی در اثرش تغییر ایجاد می کند . حتی در اجراهای آخر . و اینکه چرا نتوانستم کار را در همان روزهای اول که دیگر از همه جوانب آماده اجرا بود ببینم را از کم سعادتی خودم می دانم . این جمله که می گویند داور تئاتر معمولا در آخر سالن می نشیند تا اینکه توانائی بازیگر
یک روز ظهر که از سر عادت هر روزه و بیحوصلگی تکرار امر درست کردن نهار رفتم توی آشپزخانه و با ترکیب تکراریتر چند مواد
من که راضی نیستم حتی یک ریال از پول این مملکت بره خارج از مرزهای خودمون کمک بشه، اما دیدید یک نفر از فلسطین مالها
بعد از رفتن مادربزرگم در این تقریبا یازده سال گذشته، این خاله، بزرگ خانواده مادری بود. دیر به دیر میدیدمش. آخرین بار که کرمان بودم
۹۶ خفهخون ۹۸ خفهخون ۴۰۱ باز هم خفهخون دلیل: چون خودتون یکی از طرفداران اون ایدئولوژی بودید و دستتون میرسید به صفوف اسلحه به دستان
اوج سینمای پناهی «طلای سرخ» بود و «دایره». بعد از جریانات ۸۸ و دستگیری انگار پرت شد به دنیای دیگری. در این چند فیلم اخیر