از کجای قصه شروع باید کرد که هرکجایش را بگیری از همانجا آویزانی . حتماً همه دوستان اخبار همسایه خوبمان روسیه را پیگیری میکنند . طرف صحبت من رفیق جناب آقای احمدی نژاد است . چند سال پیش در آن قرارداد ننگین ، سهم بیشتر ایران از دریای خزر را کم کردی. هربار تحفه و هدیه ای برای روسیه ی عزیز . نیروگاه بوشهر ، پروژه ای که معنای واقعی پروژه بودن را از دست داده و افتتاحش هر سال عقب افتاد و آب از آب تکان نخورد . روسیه عزیز اولین کشوری بود که بعد از انتخابات به آن
من که راضی نیستم حتی یک ریال از پول این مملکت بره خارج از مرزهای خودمون کمک بشه، اما دیدید یک نفر از فلسطین مالها
بعد از رفتن مادربزرگم در این تقریبا یازده سال گذشته، این خاله، بزرگ خانواده مادری بود. دیر به دیر میدیدمش. آخرین بار که کرمان بودم
۹۶ خفهخون ۹۸ خفهخون ۴۰۱ باز هم خفهخون دلیل: چون خودتون یکی از طرفداران اون ایدئولوژی بودید و دستتون میرسید به صفوف اسلحه به دستان
اوج سینمای پناهی «طلای سرخ» بود و «دایره». بعد از جریانات ۸۸ و دستگیری انگار پرت شد به دنیای دیگری. در این چند فیلم اخیر
تابستان ۹۱ دکتر به خاطر یک ماموریت کاری به آفریقا رفت. عکسهایش از این سفر را توی فیسبوکش میگذاشت. وقتی برگشت برای اولین بار اسم