قریب به یک ماه و هفت روز پیش زمانی که فراخوان دومین دوره داستانهای ده کلمه ای را اینجا می گذاشتم هیچ وقت تصور نمی کردم که ماحصلش بشود ۱۱۸ اثری که توسط ۲۸ شرکت کننده ارسال شود . جا دارد همینجا قدردان زحمات دوستانی باشم که در این حرکت یاری ام کردند ، همچنین دوستانی که از طریق وبلاگهایشان زحمت انتشار فراخوان را کشیدند . و حتی دوست ناشناسی که فراخوان داستانهای ده کلمه ای را در اینجا قرار داده بود .
نوروز انگار تنها همون روز اولش آدم رو با یک حس و حال نو شدگی سنجاق میکنه. روزهای بعدش انگار دوباره میافتی توی یک سرازیر
سالها پیش جایی نوشته بودم: «یه روستا هست که سر جمع نوزده تا دختر داره توش. تا حالا هیچ شعر عاشقانهای برای هیچ کدوم از
در اینکه شکست خوردن بخشی از زندگی آدمیست شکی نیست. اینکه ممکن است انسان از هر شکستی پلهای برای پیروزی آیندهاش بسازد دور از ذهن
داستان نویسی آمریکا را به این صورت دوره بندی میکنند: ۱۸۳۰ – ۱۸۶۵ = دوره ی رمانتیک ۱۸۶۵ – ۱۹۰۰ = دوره ی رئالیسم ۱۹۰۰
«خطر لو رفتن داستان» اولین رمان عطیه عطار زاده تمام تلاش خود را کرده که اثری خاص و قابل توجه به نظر برسد،اما آیا واقعا