سلام بنده عزیز. من خوبم، اگر این بندگان بگذارند! تو خوب هستی؟ خوشحالم ک ازادانه حرفهایت را میزنی! لازم است کمی توضیح دهم، شاید از گمراهی بدر ایی؛ البته بزرگ ک شدی خیلی چیزها را میفهمی. در ابتدا بابت از دست دادن هموطنانت مخصوصن سارا متاسفم؛ البته مرگ هم جزیی از پروژه زندگی است. عقل همیشه چیز خوبی است، هیچگاه فراموش مکن. شما ادمیان از ان استفاده میکنید، اما نصف و نیمه و این همه را ب درد سر میاندازد. از عقل استفاده میکنید و با تلاش فراوان رایانه، هواپیما میسازید، جاده میسازید … ولی راهنما و کاتالوگش را استفاده
نوروز انگار تنها همون روز اولش آدم رو با یک حس و حال نو شدگی سنجاق میکنه. روزهای بعدش انگار دوباره میافتی توی یک سرازیر
سالها پیش جایی نوشته بودم: «یه روستا هست که سر جمع نوزده تا دختر داره توش. تا حالا هیچ شعر عاشقانهای برای هیچ کدوم از
در اینکه شکست خوردن بخشی از زندگی آدمیست شکی نیست. اینکه ممکن است انسان از هر شکستی پلهای برای پیروزی آیندهاش بسازد دور از ذهن
داستان نویسی آمریکا را به این صورت دوره بندی میکنند: ۱۸۳۰ – ۱۸۶۵ = دوره ی رمانتیک ۱۸۶۵ – ۱۹۰۰ = دوره ی رئالیسم ۱۹۰۰
«خطر لو رفتن داستان» اولین رمان عطیه عطار زاده تمام تلاش خود را کرده که اثری خاص و قابل توجه به نظر برسد،اما آیا واقعا