پیشنهاد فیلم

پیشنهاد کتاب

ایـکیـوسـان

بزرگترین کتابی که دوران کودکی هدیه گرفتم کتابی بود با عنوان ایکیوسان (یا چیزی شبیه به این) . مجمعه داستان های همان ایکیوسانی که زمانی کارتونش را می دیدیم . آخرین داستان این مجموعه داستان دعوت شدن ایکیوسان بود به یک مهمانی که با همان لباس های قدیمی خود در آن مهمانی شرکت می کند ، میزبان به خاطر مندرس بودن لباس هایش او را نمی پذیرد . ایکیوسان بازگشته ، لباس های نویی تهیه می کند و به مهمانی باز می گردد ، میزبان با خوشرویی از وی استقبال می کند ، مهمان لباس های نوی خود را درآورده

ادامه مطلب »

نوشته‌های پیشین

دوم بودن

زمانی که سر کلاس نقد ادبی برای اولین بار به شوخی (با اشاره به پست وبلاگی که همان موقع خوانده بودم) به استاد گفتم دوم

معنی زندگی کردن

یک روز ظهر که از سر عادت هر روزه و بی‌حوصلگی تکرار امر درست کردن نهار رفتم توی آشپزخانه و با ترکیب تکراری‌تر چند مواد

دوراهی ریا و صداقت

من که راضی نیستم حتی یک‌ ریال از پول این مملکت بره خارج از مرزهای خودمون کمک بشه، اما دیدید یک نفر از فلسطین مال‌ها

دندان فیل

بعد از رفتن مادربزرگم در این تقریبا یازده سال گذشته، این خاله‌، بزرگ خانواده مادری بود. دیر به دیر میدیدمش. آخرین بار که کرمان بودم

خفه‌خون گرفتگان

۹۶ خفه‌خون ۹۸ خفه‌خون ۴۰۱ باز هم خفه‌خون دلیل: چون خودتون یکی از طرفداران اون ایدئولوژی بودید و دستتون می‌رسید به صفوف اسلحه به دستان