آورده اند روزی کارد وارد بدن مسئولی شد. به استخوان نرسید. باز جلوتر رفت. به استخوان نرسید. و همین طور جلو و جلوتر رفت و به استخوان نرسید. ماشاالله همش گوشت بود. کارد بازگشت و راه آشپزخانه پیش گرفت.
خبری خواندم که در آن گفته شده بود ۴۷ هزار زن پس از مرخصی زایمان از کار بی کار شده اند. سوالی که مطرح می شود این است؛ در جامعه ای که هنوز امنیت شغلی آنچنان بالا نیست که زن با آرامش خیال به نگهداری فرزندش بپردازد چه طور اینقدر شعارهای پوچ و تو خالی می دهند که خانواده ها به فکر افزایش جمعیت باشند. یعنی آنقدر کارد به استخوان مسئولین نرسیده که کمی شعور به خرج بدهند با اینهمه گرانی، پایین بودن حقوق (که بعضا به زیر خط فقر می رسد)، پایین بودن سطح آموزشی و سواد در جامعه
من که راضی نیستم حتی یک ریال از پول این مملکت بره خارج از مرزهای خودمون کمک بشه، اما دیدید یک نفر از فلسطین مالها
بعد از رفتن مادربزرگم در این تقریبا یازده سال گذشته، این خاله، بزرگ خانواده مادری بود. دیر به دیر میدیدمش. آخرین بار که کرمان بودم
۹۶ خفهخون ۹۸ خفهخون ۴۰۱ باز هم خفهخون دلیل: چون خودتون یکی از طرفداران اون ایدئولوژی بودید و دستتون میرسید به صفوف اسلحه به دستان
اوج سینمای پناهی «طلای سرخ» بود و «دایره». بعد از جریانات ۸۸ و دستگیری انگار پرت شد به دنیای دیگری. در این چند فیلم اخیر
تابستان ۹۱ دکتر به خاطر یک ماموریت کاری به آفریقا رفت. عکسهایش از این سفر را توی فیسبوکش میگذاشت. وقتی برگشت برای اولین بار اسم