+ الو بفرمایید. – سلام علیکمممم و رحممممت الله ننه جان. +علیک سلام. چرا اینقدر کش می دی این سلام کردنتو؟ – اسلامی شده ننه جان. + چی اسلامی شده؟ – شنود. + شنود چی چی هست؟ – یعنی دارن به طور اسلامی گوش میدن چی میگیم. + گوش می دن! کیا؟ – سربازای گمنام امام زمان. +استغفرا… خجالت بکش. برو باباتو مسخره کن. چه کار سربازای گمنام امام زمان داری؟ از خدا بترس. – باشه. چشم. سلام پدربزرگ رو برسانید و بگویید و رحمت الله. + مرض. – خدا نگهدارتان مادربزرگ گرامی. والسلام علیکم و رحمت الله برکاته.
نوروز انگار تنها همون روز اولش آدم رو با یک حس و حال نو شدگی سنجاق میکنه. روزهای بعدش انگار دوباره میافتی توی یک سرازیر
سالها پیش جایی نوشته بودم: «یه روستا هست که سر جمع نوزده تا دختر داره توش. تا حالا هیچ شعر عاشقانهای برای هیچ کدوم از
در اینکه شکست خوردن بخشی از زندگی آدمیست شکی نیست. اینکه ممکن است انسان از هر شکستی پلهای برای پیروزی آیندهاش بسازد دور از ذهن
داستان نویسی آمریکا را به این صورت دوره بندی میکنند: ۱۸۳۰ – ۱۸۶۵ = دوره ی رمانتیک ۱۸۶۵ – ۱۹۰۰ = دوره ی رئالیسم ۱۹۰۰
«خطر لو رفتن داستان» اولین رمان عطیه عطار زاده تمام تلاش خود را کرده که اثری خاص و قابل توجه به نظر برسد،اما آیا واقعا