پیشنهاد فیلم

پیشنهاد کتاب

نامه‌های درِ گوشی به “تو”

عزیز دلم در روزهای سختی که گذشت، یادم رفت به تو بگویم؛ گور بابای همه آدم‌هایی که روزگار ما را ندیده واژه از زیر بغل نشسته‌شان بیرون می‌آورند میریزند روی سفره مردم، گوربابای همان‌هایی که طعم دنیای ما را نچشیده واژه های بوگندوی دم نکشیده‌ی روی سفره را قورت می‌دهند. آهای!گور بابایتان…

ادامه مطلب »

نوشته‌های پیشین

درس‌های خودآموز

به این نتیجه رسیدم که برای نوشتن، یک چیز خیلی مهم است. وقتی چشمه جوشیدن خلاقیت خشک شده و به هر ریسمان باریکی چنگ می‌زنی

سنگ بزرگ

همیشه این ضرب المثل ایرانی برام در مواقع حساسی که فکر می‌کنم همه چی قراره به خوبی پیش بره تکرار می‌شه. «سنگ بزرگ نشونه نزدنه».

دوم بودن

زمانی که سر کلاس نقد ادبی برای اولین بار به شوخی (با اشاره به پست وبلاگی که همان موقع خوانده بودم) به استاد گفتم دوم

معنی زندگی کردن

یک روز ظهر که از سر عادت هر روزه و بی‌حوصلگی تکرار امر درست کردن نهار رفتم توی آشپزخانه و با ترکیب تکراری‌تر چند مواد

دوراهی ریا و صداقت

من که راضی نیستم حتی یک‌ ریال از پول این مملکت بره خارج از مرزهای خودمون کمک بشه، اما دیدید یک نفر از فلسطین مال‌ها