برای متوقف کردن خشونت، پناه بردن به عقل، دیگر بسنده و کارآمد نیست. انسان باید گفتوگو کند، نه با دیگری که با خودش. اگر در گفتوگو با دیگری، مخالفتِ او از حد گذشت و کاسهی حوصلهمان لبریز شد، میتوانیم بحث را قطع کنیم و برخیزیم و به راه خود برویم. ولی در گفتوگو با خود، چنین چیزی ممکن نیست. اگر کسی نتواند آن دیگری را که در درونِ خود اوست، آن خودِ دیگر را قانع کند، نمیتواند به آسانی روز را به شب و شب را به روز رساند. در جنگ مدام با خویش، آرامش و سعادتی نیست. جدال مستمر
با بالا گرفتن تب تبدیل عکسها به فرم نقاشیهای استودیو جیبلی، دیدم برای این کار هوش مصنوعی باید نسخه پلاس خریده باشید اما هوش مصنوعی
نوروز انگار تنها همون روز اولش آدم رو با یک حس و حال نو شدگی سنجاق میکنه. روزهای بعدش انگار دوباره میافتی توی یک سرازیر
سالها پیش جایی نوشته بودم: «یه روستا هست که سر جمع نوزده تا دختر داره توش. تا حالا هیچ شعر عاشقانهای برای هیچ کدوم از
در اینکه شکست خوردن بخشی از زندگی آدمیست شکی نیست. اینکه ممکن است انسان از هر شکستی پلهای برای پیروزی آیندهاش بسازد دور از ذهن
داستان نویسی آمریکا را به این صورت دوره بندی میکنند: ۱۸۳۰ – ۱۸۶۵ = دوره ی رمانتیک ۱۸۶۵ – ۱۹۰۰ = دوره ی رئالیسم ۱۹۰۰