نمایشنامه «داستان یک پلکان»، داستان ساختمانیست که چند خانواده با طبقات اجتماعی مختلف در آن زندگی میکنند. این نمایشنامه به سه دوره مختلف از زندگی اهالی این ساختمان میپردازد. آشنایی، عشق، خیانت، ازدواج، تولد و مرگ مسائلی است که اهالی این ساختمان را درگیر هم میکند. دایره بودن رفتارهای اهالی این ساختمان، جایی که از داستان عاشقانه یک دختر و پسر ساکن این ساختمان شروع شده و داستان دوباره با یک مساله جدید عاشقانه دیگر توسط فرزندان آنها به انتها میرسد. این نمایشنامه نوشته آنتونیو بوئرو بایخو نویسنده اسپانیایی است که در سال ۱۹۶۴ برنده جایزه «لوپه دوگا» شده. این
من که راضی نیستم حتی یک ریال از پول این مملکت بره خارج از مرزهای خودمون کمک بشه، اما دیدید یک نفر از فلسطین مالها
بعد از رفتن مادربزرگم در این تقریبا یازده سال گذشته، این خاله، بزرگ خانواده مادری بود. دیر به دیر میدیدمش. آخرین بار که کرمان بودم
۹۶ خفهخون ۹۸ خفهخون ۴۰۱ باز هم خفهخون دلیل: چون خودتون یکی از طرفداران اون ایدئولوژی بودید و دستتون میرسید به صفوف اسلحه به دستان
اوج سینمای پناهی «طلای سرخ» بود و «دایره». بعد از جریانات ۸۸ و دستگیری انگار پرت شد به دنیای دیگری. در این چند فیلم اخیر
تابستان ۹۱ دکتر به خاطر یک ماموریت کاری به آفریقا رفت. عکسهایش از این سفر را توی فیسبوکش میگذاشت. وقتی برگشت برای اولین بار اسم