پس از اعلام اسامی فیلمهای راه یافته به هشتمین جشن مستقل فیلم کوتاه در بین پیامهای افرادی که به نتایج فیلمهای انتخاب شده اعتراض داشتند و نظراتشان را در گروه ایسفا نوشته بودند، خواندن یک پیام مرا به نوشتن این متن واداشت. پیام کوتاه بود و رسا: «همچنان غلبه با ” نوزادان مرده به دنیا آمده” ی سینمای بدنه!» چه عاملی باعث میشود که غالبا اعتراضاتی همراه با اعلام نتایج فیلمهای راه یافته به جشنواره ها و جشنهای فیلم کوتاه در ایران باشد؟ شاید جواب ساده باشد. توجه ویژهی جشنوارهها به آثار داستانی، بویژه آثاری که تلاششان بر روایت یک
یک روز ظهر که از سر عادت هر روزه و بیحوصلگی تکرار امر درست کردن نهار رفتم توی آشپزخانه و با ترکیب تکراریتر چند مواد
من که راضی نیستم حتی یک ریال از پول این مملکت بره خارج از مرزهای خودمون کمک بشه، اما دیدید یک نفر از فلسطین مالها
بعد از رفتن مادربزرگم در این تقریبا یازده سال گذشته، این خاله، بزرگ خانواده مادری بود. دیر به دیر میدیدمش. آخرین بار که کرمان بودم
۹۶ خفهخون ۹۸ خفهخون ۴۰۱ باز هم خفهخون دلیل: چون خودتون یکی از طرفداران اون ایدئولوژی بودید و دستتون میرسید به صفوف اسلحه به دستان
اوج سینمای پناهی «طلای سرخ» بود و «دایره». بعد از جریانات ۸۸ و دستگیری انگار پرت شد به دنیای دیگری. در این چند فیلم اخیر