پیشنهاد فیلم

پیشنهاد کتاب

از صفحه سعید آرمات

نامش سید علی حسینی بود شغل : پاکبان حدودا سی ساله در اثر گرمای شدید مثبت پنجاه درجه ی این روزهای کوفتی بندرعباس به کما رفت و مرد. به همین سادگی .البته که دمای هوای بندرعباس هرگز بنا به مصلحت از سی و هشت فراتر نرفته است. جزیی از خاک هیچ جغرافیایی نبود تا برایش جنبش اعتراضی فراگیر در اینستاگرام راه بیفتد. صرفا نامی بود و یک شغل. یک کارگر یک هوموساکر . آقای کیانوش جهانبخش تنها عضو شورای شهر بندرعباس که این عکس را به اشتراک گذاشته و از عموم دعوت کرده تا با نریختن زباله بر زمین بیاییم

ادامه مطلب »

کدام هنر با خاصیت؟

چند پیش بهروز عباسی، دوست هنرمند مطلبی در وبلاگش گذاشته بود که باعث ایجاد سوال مهمی شد. عنوان مطلب این است:‌ “هنر کم خاصیت در بندرعباس”. مطلب به نقد یکی از آثار اینستالیشنی پرداخته بود که مدتی قبل در یکی از گالری‌های شهر بندرعباس به نمایش درآمده بود. بهروز در این مطلب به نکته‌ی مهمی می‌پردازد. و آنهم اینکه چرا هنر در بندرعباس خاصیتی ندارد. و انگشت اشاره‌ش در آن مطلب به سمت هنر چیدمانی از احسان میرحسنی رفته بود. این مطلب دو واکنش مختلف را برمی‌انگیزد. ۱- خوشحالی از اینکه هنوز زبان نقد در این شهر فروبسته نشده و ۲-

ادامه مطلب »

نوشته‌های پیشین

درس‌های خودآموز

به این نتیجه رسیدم که برای نوشتن، یک چیز خیلی مهم است. وقتی چشمه جوشیدن خلاقیت خشک شده و به هر ریسمان باریکی چنگ می‌زنی

سنگ بزرگ

همیشه این ضرب المثل ایرانی برام در مواقع حساسی که فکر می‌کنم همه چی قراره به خوبی پیش بره تکرار می‌شه. «سنگ بزرگ نشونه نزدنه».

دوم بودن

زمانی که سر کلاس نقد ادبی برای اولین بار به شوخی (با اشاره به پست وبلاگی که همان موقع خوانده بودم) به استاد گفتم دوم

معنی زندگی کردن

یک روز ظهر که از سر عادت هر روزه و بی‌حوصلگی تکرار امر درست کردن نهار رفتم توی آشپزخانه و با ترکیب تکراری‌تر چند مواد

دوراهی ریا و صداقت

من که راضی نیستم حتی یک‌ ریال از پول این مملکت بره خارج از مرزهای خودمون کمک بشه، اما دیدید یک نفر از فلسطین مال‌ها