۳۰ فروردین ۱۴۰۴

پیشنهاد فیلم

پیشنهاد کتاب

داستان‌های نیمه شب/ ۴

من یک خشم ناشناخته دارم که جدیدا می‌فهمم هست. و به طور ناخودآگاه در فیلم‌هام، در رفتار‌های عادی روزانه‌م، در فعالیت‌هام‌ در شبکه‌های مجازی  خودش رو نشون می‌ده. من یک خشم فروخورده‌ی پیر‌ دارم که نمی‌دونم دقیقا چند سالشه، و شاید در اولین تحریک توسط یک محرک خارجی خودش رو نشون بده و با هر بار نمودش جوون و جوون‌تر بشه..من یک خشم فرو خورده‌ی پیر دارم. صدای موزیک گود فلینگ… تیتراژ پایانی

ادامه مطلب »

نوشته‌های پیشین

در حال و هوای این روزها

نوروز انگار تنها همون روز اولش آدم رو با یک حس و حال نو شدگی سنجاق می‌کنه. روزهای بعدش انگار دوباره می‌افتی توی یک سرازیر

سوسوهای روستایی در دور دست

سالها پیش جایی نوشته بودم: «یه روستا هست که سر جمع نوزده تا دختر داره توش. تا حالا هیچ شعر عاشقانه‌ای برای هیچ کدوم از

در باب شکست خوردن

در اینکه شکست خوردن بخشی از زندگی آدمیست شکی نیست‌. اینکه ممکن است انسان از هر شکستی پله‌ای برای پیروزی آینده‌اش بسازد دور از ذهن