«شکار گوسفند وحشی» رمانی نوشته هاروکی موراکامی، نویسنده ژاپنی معاصر است. این کتاب داستان مرد جوانیست که ناچار میشود همه زندگی خود را برای پیدا کردن یک گوسفند رها کند. این گوسفند یک گوسفند معمولی نیست، گوسفندیست که ذهن افراد را تسخیر میکند و از آن ها به عنوان وسیلهای برای رسیدن به اهدافش استفاده میکند. «نمیدونم، یه چیزی توی وجود تو هست. مثلا یه ساعت شنی:روی آدمی مثل تو میشه حساب کرد که وقتی شنها تموم شد اون ساعت شنی رو برگردونه.»-از متن کتاب اگر داستانهای کوتاه موراکامی را خوانده باشید، شخصیتهای داستان بسیار برایتان آشنا و قابل پیش
زمانی که سر کلاس نقد ادبی برای اولین بار به شوخی (با اشاره به پست وبلاگی که همان موقع خوانده بودم) به استاد گفتم دوم
یک روز ظهر که از سر عادت هر روزه و بیحوصلگی تکرار امر درست کردن نهار رفتم توی آشپزخانه و با ترکیب تکراریتر چند مواد
من که راضی نیستم حتی یک ریال از پول این مملکت بره خارج از مرزهای خودمون کمک بشه، اما دیدید یک نفر از فلسطین مالها
بعد از رفتن مادربزرگم در این تقریبا یازده سال گذشته، این خاله، بزرگ خانواده مادری بود. دیر به دیر میدیدمش. آخرین بار که کرمان بودم
۹۶ خفهخون ۹۸ خفهخون ۴۰۱ باز هم خفهخون دلیل: چون خودتون یکی از طرفداران اون ایدئولوژی بودید و دستتون میرسید به صفوف اسلحه به دستان