سینماتوگراف
شهاب

محاکمه ژاندارک

یکی از تکنیک‌های جذاب و قابل توجه روبر برسون در چند کار ابتدایی‌اش استفاده از نوشتار ابتدای فیلم است. او بخشی از داستان و دلیل ساخته شدن اثر را بیان می‌کند. و به این طریق مخاطب به یکباره به درون فیلم پرتاب نمی‌شود. در محاکه ژاندارک محصول ۱۹۶۲ با اشاره به اینکه اثر از مستندات موجود دادگاه ژاندارک ساخته شده آغاز می‌شود. ژاندارک دختر نوجوانی ۱۹ ساله است که در جنگ صدساله بین فرانسوی‌ها و انگلیسی‌ها با پوشیدن لباس رزم مردانه فرماندهی فرانسوی‌ها را برعهده داشته. از جایی که آوازه‌اش با این عنوان که با موجودات روحانی در ارتباط است پیچیده بعد از اسیر شدن و فروخته شدن به انگلیسی‌ها به دادگاهی در کلیسا فرستاده می‌شود تا به خاطر این ادعا، همچنین پوشیدن لباس مردانه و تلاش برای فرار از زندان محاکمه شود. او مدعی‌ست که از سنین پائین‌تر با دو قدیسه به نام‌های کاترین و مارگارت مقدس در ارتباط بوده و صداهای آنها و نور وجودی آنها راهنمای او بوده. و این دو موجود از او خواسته‌اند که با ولیعهد دیدار داشته باشد. کلیسا از او می‌خواهد که وجود این دو موجود روحانی را انکار کرده و به زندگی عادی بازگردد. ابتدا از این خواسته سرباز می‌زند تا اینکه زیر فشار این را پذیرفته و آنها را انکار می‌کند. با بازگشتش به کلیسا از او می‌خواهند که لباس زنانه پوشیده ولی آزادش نمی‌کنند. ژان دوباره ادعاهای پیشین را تکرار کرده و این بار کلیسا نمی‌تواند او را ببخشد و ژان را بر روی انبوهی از چوب به زنجیر کشیده و می‌سوزانند. به ادعای مورخین با رسیدن دود به او و همین‌طور گرمای هوا پس از چندین بار صدا زدن مسیح او می‌میرد و سوختنش در آتش باعث رنج کشیدن و شنیده شدن صدای ناله‌اش نشده. محاکمه ژاندارک به نوعی بازخوانی متونی مربوط به محاکمه وی و از طرفی چاشنی

ادامه مطلب »