حالا کی قراره ظرفا رو بشوره؟
نمایشنامه «حالا کی قراره ظرفا رو بشوره؟» نوشته ماتئی ویسنییک، این بار هم سراغ ایدهای در جامعه کمونیستی رفته و رفتارهای حکومت این گونه جوامع را به نقد کشیده است. این متن که انگار بیشتر قرار است یادبودی برای اوژن یونسکو نویسنده بزرگ رومانیایی باشد که از دست حزب کمونیست رومانی به فرانسه کوچ کرده، فضایی سوررئال و گاه ابزورد همچون نمایشنامههای یونسکو را به تصویر میکشد. داستان، داستانِ شاعریست که پس از مدتی حزب متوجه میشود اشعارش در راستای خدمت به اهداف حزب نیست. سردبیر نشریهای که او با کار میکند کمکم از انتشار اشعار او سرباز میزند تا اینکه یک شب شاعر در حالت مستی بر مجسمه استالین ادرار میکند، ادرار کردن او باعث میشود مدتی را در زندان سپری کند. او که در مدت زندانی شدن با یک استاد دانشگاه (استاد خود شاعر)، وکیل و وزیر سابق همبند شده، تصمیم میگیرند یک شب یکی از صحنههای آوازخوان طاس نوشته یونسکو را اجرا کنند، این اجرا باعث میشود که مسئولین زندان بخواهند از دیالوگهای نمایش اجرا شده کدهایی که احتمالا به ضرر حکومت هستند را کشف کنند. مدتی بعد شاعر هر چه سعی دارد به آنها بفهماند که اینها بخشی از دیالوگهای یک نمایش است و یونسکو و آوازخوان طاس اسامی رمزی نیستند فایده ندارد. چند سال بعد شاعر از زندان آزاد شده و پس از درک این موضوع توسط حزب که آثار یونسکو ضد کمونیست نیست و بیشتر ضد فاشیست به نظر میرسند، نمایشنامه کرگدن وی به چاپ میرسد. شاعر برای اجرای نمایشنامه کرگدن با یک گروه تئاتر همکاری میکند اما کارگردان که خود برای حزب احترام قائل است لحظاتی از نمایشنامه را که احتمالا علیه کمونیست به نظر میرسد را حذف میکند. چیزی که این نمایشنامه را به نمایشنامهای با همین حال و هوا نزدیک میکند، استفاده از فضاسازی سوررئال ویسنییک است که نمونه آن را