
«خریدن لنین» مجموعه داستانی از چند نویسنده غالبا آمریکائیست که آثار جذابی در آن گرد هم آمده است. از دست دادن انگار تم کلی تمامی آثار این مجموعه است. مثل پسری که پدر و مادرش، مردی که همسرش و یا خانوادهای که فرزند خود را از دست دادهاند موضوعاتیست که بیشتر در این مجموعه به چشم میخورد. و به طور کل میتوان گفت این مجموعه داستان آدمهای غمزدهایست که هر کدام چیز مهمی را در زندگیشان از دست دادهاند. مرگ، جدا شدن، تغییر و بدبختی در تمامی آثار مشهود است اما با همین حال نمیتوان طنز تلخ موجود در چند
به این نتیجه رسیدم که برای نوشتن، یک چیز خیلی مهم است. وقتی چشمه جوشیدن خلاقیت خشک شده و به هر ریسمان باریکی چنگ میزنی
همیشه این ضرب المثل ایرانی برام در مواقع حساسی که فکر میکنم همه چی قراره به خوبی پیش بره تکرار میشه. «سنگ بزرگ نشونه نزدنه».
زمانی که سر کلاس نقد ادبی برای اولین بار به شوخی (با اشاره به پست وبلاگی که همان موقع خوانده بودم) به استاد گفتم دوم
یک روز ظهر که از سر عادت هر روزه و بیحوصلگی تکرار امر درست کردن نهار رفتم توی آشپزخانه و با ترکیب تکراریتر چند مواد
من که راضی نیستم حتی یک ریال از پول این مملکت بره خارج از مرزهای خودمون کمک بشه، اما دیدید یک نفر از فلسطین مالها