کتاب «جنوب بدون شمال، داستانهای زندگی مدفون» مجمموعه داستانی از نویسنده آمریکایی چارلز بوکوفسکیست که حتی بدون توجه به مصاحبهای که در پایان کتاب با او صورت گرفته، میتوان حدس زد که بخشهایی از آن اتوبیوگرافی خود نویسنده است. داستانهایی که با زندگی واقعی نویسنده در آمیخته شده و به خوبی دائمالخمری، بیکاری و روابط متعدد شخصیتهای داستانهایش را به تصویر میکشد. چارلز بوکوفسکی از سیاست، نویسندگی، کارگری، بیماری، شهرت، پول، فقر و ناکامیهای متعدد در زندگی که بیشک خود او نیز برخی از آنهار ا تجربه کرده داستانهایی ساده اما جذاب خلق کرده است. از بین آثار منتشر شده
با بالا گرفتن تب تبدیل عکسها به فرم نقاشیهای استودیو جیبلی، دیدم برای این کار هوش مصنوعی باید نسخه پلاس خریده باشید اما هوش مصنوعی
نوروز انگار تنها همون روز اولش آدم رو با یک حس و حال نو شدگی سنجاق میکنه. روزهای بعدش انگار دوباره میافتی توی یک سرازیر
سالها پیش جایی نوشته بودم: «یه روستا هست که سر جمع نوزده تا دختر داره توش. تا حالا هیچ شعر عاشقانهای برای هیچ کدوم از
در اینکه شکست خوردن بخشی از زندگی آدمیست شکی نیست. اینکه ممکن است انسان از هر شکستی پلهای برای پیروزی آیندهاش بسازد دور از ذهن
داستان نویسی آمریکا را به این صورت دوره بندی میکنند: ۱۸۳۰ – ۱۸۶۵ = دوره ی رمانتیک ۱۸۶۵ – ۱۹۰۰ = دوره ی رئالیسم ۱۹۰۰