«خطر لو رفتن داستان» اولین رمان عطیه عطار زاده تمام تلاش خود را کرده که اثری خاص و قابل توجه به نظر برسد،اما آیا واقعا موفق شده است؟ مسئله عجیب این است که من به عنوان خواننده بعد از پایان کتاب نمیتوانم تصمیم بگیرم که آیا یک کتاب خوب خواندهام یا یک کتاب معمولی!؟ اما قاطعانه میتوانم بگویم با اثر بدی مواجه نبودهام. «راهنمای مردن با گیاهان دارویی» روایت دختری نابیناست که در انزوا و دور از جامعه با مادرش زندگی میکند و این تنهایی و عدم ارتباط با جهان پیرامون تاثیراتی در شخصیت و روان دخترک میگذارد که موجب
زمانی که سر کلاس نقد ادبی برای اولین بار به شوخی (با اشاره به پست وبلاگی که همان موقع خوانده بودم) به استاد گفتم دوم
یک روز ظهر که از سر عادت هر روزه و بیحوصلگی تکرار امر درست کردن نهار رفتم توی آشپزخانه و با ترکیب تکراریتر چند مواد
من که راضی نیستم حتی یک ریال از پول این مملکت بره خارج از مرزهای خودمون کمک بشه، اما دیدید یک نفر از فلسطین مالها
بعد از رفتن مادربزرگم در این تقریبا یازده سال گذشته، این خاله، بزرگ خانواده مادری بود. دیر به دیر میدیدمش. آخرین بار که کرمان بودم
۹۶ خفهخون ۹۸ خفهخون ۴۰۱ باز هم خفهخون دلیل: چون خودتون یکی از طرفداران اون ایدئولوژی بودید و دستتون میرسید به صفوف اسلحه به دستان