
اگر چه از آنتیگونِ سوفکل چندین متن با حال و هوای شرایط زمانه نگاشته شده اما شاید آنتیگون ژان آنوی یکی از آنهاست که با شرایط امروزی سازگاری بیشتری دارد. به قول مترجم که در پایان این متن آمده: «… جدال آنتیگون با کرئون بر اساس اجرای قانون خدایان (تدفین مرده) را به جدالی زمینی با صاحب قدرتی امروزی و بالاتر از آن انتخابی میان مرگ و زندگی تغییر داده است تا از خلال آن نظرگاه بدبینانه خود در باب امید را بسط دهد.» متن ژان آنوی تغیرات چندانی از لحاظ شخصیتها و کلیت داستان ندارد. پس از مرگ ادیپ،
به این نتیجه رسیدم که برای نوشتن، یک چیز خیلی مهم است. وقتی چشمه جوشیدن خلاقیت خشک شده و به هر ریسمان باریکی چنگ میزنی
همیشه این ضرب المثل ایرانی برام در مواقع حساسی که فکر میکنم همه چی قراره به خوبی پیش بره تکرار میشه. «سنگ بزرگ نشونه نزدنه».
زمانی که سر کلاس نقد ادبی برای اولین بار به شوخی (با اشاره به پست وبلاگی که همان موقع خوانده بودم) به استاد گفتم دوم
یک روز ظهر که از سر عادت هر روزه و بیحوصلگی تکرار امر درست کردن نهار رفتم توی آشپزخانه و با ترکیب تکراریتر چند مواد
من که راضی نیستم حتی یک ریال از پول این مملکت بره خارج از مرزهای خودمون کمک بشه، اما دیدید یک نفر از فلسطین مالها