
دو فیلم ابتدایی تارکوفسکی، کارگردان شهیر شوروی نگاه ویژهای به کودکان دارد. فیلم نیمه بلند «غلتک و ویولن» و «کودکی ایوان» هر دو با شخصیت محوری یک کودک شروع میشوند. اگر چه هر دو در میانه به دو مسیر متفاوت و دور هم راه پیدا میکنند. این نگاه ویژه تارکوفسکی در ابتدای مسیر فیلمسازیاش به کودکان تقریبا همانچیزیست که کیارستمی هم در دههی اول فیلمسازیاش بارها سراغش رفته بود. در فیلم «غلتک و ویلون» که به نوعی پروژه پایانی دوره فیلمسازی تارکوفسکی محسوب میشود، معصومیتِ شخصیت کودک با هنرمندی او در نواختن ویولن درآمیخه شده و تقابل دو رویکرد متفاوت
به این نتیجه رسیدم که برای نوشتن، یک چیز خیلی مهم است. وقتی چشمه جوشیدن خلاقیت خشک شده و به هر ریسمان باریکی چنگ میزنی
همیشه این ضرب المثل ایرانی برام در مواقع حساسی که فکر میکنم همه چی قراره به خوبی پیش بره تکرار میشه. «سنگ بزرگ نشونه نزدنه».
زمانی که سر کلاس نقد ادبی برای اولین بار به شوخی (با اشاره به پست وبلاگی که همان موقع خوانده بودم) به استاد گفتم دوم
یک روز ظهر که از سر عادت هر روزه و بیحوصلگی تکرار امر درست کردن نهار رفتم توی آشپزخانه و با ترکیب تکراریتر چند مواد
من که راضی نیستم حتی یک ریال از پول این مملکت بره خارج از مرزهای خودمون کمک بشه، اما دیدید یک نفر از فلسطین مالها