پیشنهاد فیلم

پیشنهاد کتاب

صندوقچه اسرار

سعی می‌کنم شخصیت آدم‌ها را عین یک صندوقچه‌ی قدیمی باز کنم و دانه دانه خصایص‌ اخلاقی و رفتاری‌شان را از هم تفکیک کنم و تعریفم‌ از آن‌ها به یک ویژگی‌ گل‌دُرشت‌‌تر خلاصه نشود، اما چیزی که همواره باعث می‌شود فاصله‌ام را نسبت به بقیه تنظیم کنم «احترام» است. شخصی که بی‌احترامی می‌کند لایق بی‌احترامی‌ست، اما وقتی خواسته یا ناخواسته بی‌احترامی می‌بینم نمی‌توانم یکجا بایستم و نظاره کنم. دور می‌شوم. چون در بی‌احترامی برای بار دوم خودم را مقصر می‌دانم.

ادامه مطلب »

نوشته‌های پیشین

درس‌های خودآموز

به این نتیجه رسیدم که برای نوشتن، یک چیز خیلی مهم است. وقتی چشمه جوشیدن خلاقیت خشک شده و به هر ریسمان باریکی چنگ می‌زنی

سنگ بزرگ

همیشه این ضرب المثل ایرانی برام در مواقع حساسی که فکر می‌کنم همه چی قراره به خوبی پیش بره تکرار می‌شه. «سنگ بزرگ نشونه نزدنه».

دوم بودن

زمانی که سر کلاس نقد ادبی برای اولین بار به شوخی (با اشاره به پست وبلاگی که همان موقع خوانده بودم) به استاد گفتم دوم

معنی زندگی کردن

یک روز ظهر که از سر عادت هر روزه و بی‌حوصلگی تکرار امر درست کردن نهار رفتم توی آشپزخانه و با ترکیب تکراری‌تر چند مواد

دوراهی ریا و صداقت

من که راضی نیستم حتی یک‌ ریال از پول این مملکت بره خارج از مرزهای خودمون کمک بشه، اما دیدید یک نفر از فلسطین مال‌ها