سوءظن نوشتهی فردریش دورنمات، یک رمان کوتاه پلیسیست که تلاش یک جرمشناس برای شناسایی یکی از پزشکان اردوگاههای مرگ نازی را روایت میکند که حالا در بستر بیماریست و فرصت زیادی برای یافتن مجرمی که در پی اوست ندارد. سوءظن داستان سرراست و سرگرمکنندهای دارد که سعی میکند در کنار آن روایتی از آسیبدیدگان اردوگاههای کار اجباری و اتفاقات هولناک آن را به تصویر بکشد. این کتاب توسط محمود حسینیزاد در نشر ماهی ترجمه و به چاپ رسیده است. و به علاقمند به ادبیات که عین من تمایل چندانی به آثار پلیسی ندارند هم پیشنهاد میشود. … و بعد سقوط
۹۶ خفهخون ۹۸ خفهخون ۴۰۱ باز هم خفهخون دلیل: چون خودتون یکی از طرفداران اون ایدئولوژی بودید و دستتون میرسید به صفوف اسلحه به دستان
اوج سینمای پناهی «طلای سرخ» بود و «دایره». بعد از جریانات ۸۸ و دستگیری انگار پرت شد به دنیای دیگری. در این چند فیلم اخیر
تابستان ۹۱ دکتر به خاطر یک ماموریت کاری به آفریقا رفت. عکسهایش از این سفر را توی فیسبوکش میگذاشت. وقتی برگشت برای اولین بار اسم
با بالا گرفتن تب تبدیل عکسها به فرم نقاشیهای استودیو جیبلی، دیدم برای این کار هوش مصنوعی باید نسخه پلاس خریده باشید اما هوش مصنوعی
نوروز انگار تنها همون روز اولش آدم رو با یک حس و حال نو شدگی سنجاق میکنه. روزهای بعدش انگار دوباره میافتی توی یک سرازیر