پیشنهاد فیلم

پیشنهاد کتاب

اوضاع در ارتفاعات کلیمانجارو رو به راه است

«اوضاع در ارتفاعات کلیمانجارو رو به راه است» نام مجموعه‌‌ای ۱۶ داستانی از رومن گاری نویسنده فرانسو‌یست که پیش از این در دو مجموعه داستان دیگر ۱۱ داستان آن ترجمه شده بود، مجموعه داستان «مرگ و چند داستان دیگر» و «قلابی». پرندگان می‌روند در پرو بمیرند: داستان کافه‌ای دور افتاده در پرو است که کافه‌دار آن یک روز زنی سرگردان را پیدا کرده و به کافه خود می‌آورد. اما کمی بعد چند نفر برای بازگرداندن او سراغش آمده وزن را با خود می‌برند. تصویرسازی و خلق حال‌و‌هوای کمتر خوانده شده از رومن‌گاری این داستان را متفاوت‌تر از باقی آثارش می‌کند.

ادامه مطلب »

مرگ و چند داستان دیگر

در مجموعه داستان «مرگ و چند داستان دیگر» با ۶ داستان روبرو هستیم؛ ۶ داستان از نویسنده فرانسوی رومن گاری که در ایران مجموعه داستان «اوضاع در ارتفاعات کلیمانجارو رو به راه است» به سه کتاب مجزا تقسیم شده بود. داستان‌هایی که در ادامه به آنها می‌پردازیم چند داستان از مجموعه «مرگ و چند داستان دیگر» است که می‌توان آن را زیر مجموعه همین کتاب اصلی دانست. مرگ: داستان رئیس صنف کارگرانی در یک اسکله در آمریکا که بنا به رسم اتحادیه خودشان مخالفان را در بشکه کرده و با سیمان می‌پوشانند. رئیس مدتی پس از مجسمه کردن یکی از

ادامه مطلب »

«قلابی» نوشته رومن گاری

کتاب قلابی متشکل از پنج داستان کوتاه، که سه اثر پیرامون جنگ جهانی و دو اثر پیرامون آثار هنریست توسط نشر چشمه به چاپ رسیده است. به نظر می‌رسد این آثار از مجموعه داستان‌های «پرندگان می‌روند در پرو می‌میرند» که در ایران چند داستانش بیشتر ترجمه نشده، انتخاب و ترجمه شده است. این پنج داستان شامل: قدرت و شرافت: روایت خانواده‌ای که در یک روستا قرار است با مخالفین آلمان مبارزه کنند. اما آنها قصد دیگری نیز دارند. دخترشان توسط یکی از همین مخالفین حامله شده و حالا با کشتن او به دو هدف می‌رسند. پس از درگیری بین موافقین

ادامه مطلب »

نوشته‌های پیشین

دوراهی ریا و صداقت

من که راضی نیستم حتی یک‌ ریال از پول این مملکت بره خارج از مرزهای خودمون کمک بشه، اما دیدید یک نفر از فلسطین مال‌ها

دندان فیل

بعد از رفتن مادربزرگم در این تقریبا یازده سال گذشته، این خاله‌، بزرگ خانواده مادری بود. دیر به دیر میدیدمش. آخرین بار که کرمان بودم

خفه‌خون گرفتگان

۹۶ خفه‌خون ۹۸ خفه‌خون ۴۰۱ باز هم خفه‌خون دلیل: چون خودتون یکی از طرفداران اون ایدئولوژی بودید و دستتون می‌رسید به صفوف اسلحه به دستان

یک تصادف ساده

اوج سینمای پناهی «طلای سرخ» بود و «دایره». بعد از جریانات ۸۸ و دستگیری انگار پرت شد به دنیای دیگری. در این چند فیلم اخیر