پیشنهاد فیلم

پیشنهاد کتاب

سه زن بلند بالا

نمایشنامه سه زن بلند بالا نوشته‌ی ادوارد آلبی که در سال ۱۹۹۴ برنده جایزه پولیتزر شده داستان زنی را روایت می‌کند که هم زمان در سه بازه زمانی خودش را در اتاقی ملاقات می‌کند. زمانی که دختر بیست‌وشش ساله است و قصد دارد مهمترین تصمیمات زندگی‌اش را بگیرد. زمانی که زن پنجاه و دو ساله شده و نیمی از زندگی‌اش سپری شده، و حالا که زنی نود و خورده‌ای ساله است و در آخرین روزهای زندگی‌اش به سر می‌برد. چیزی که این نمایشنامه را متفاوت می‌کند، علاوه بر قرار دادن مخاطب در این سه بازه زمانی به طور هم‌زمان و

ادامه مطلب »

نوشته‌های پیشین

درس‌های خودآموز

به این نتیجه رسیدم که برای نوشتن، یک چیز خیلی مهم است. وقتی چشمه جوشیدن خلاقیت خشک شده و به هر ریسمان باریکی چنگ می‌زنی

سنگ بزرگ

همیشه این ضرب المثل ایرانی برام در مواقع حساسی که فکر می‌کنم همه چی قراره به خوبی پیش بره تکرار می‌شه. «سنگ بزرگ نشونه نزدنه».

دوم بودن

زمانی که سر کلاس نقد ادبی برای اولین بار به شوخی (با اشاره به پست وبلاگی که همان موقع خوانده بودم) به استاد گفتم دوم

معنی زندگی کردن

یک روز ظهر که از سر عادت هر روزه و بی‌حوصلگی تکرار امر درست کردن نهار رفتم توی آشپزخانه و با ترکیب تکراری‌تر چند مواد

دوراهی ریا و صداقت

من که راضی نیستم حتی یک‌ ریال از پول این مملکت بره خارج از مرزهای خودمون کمک بشه، اما دیدید یک نفر از فلسطین مال‌ها