
خشونت انگار بخش جداناپذیر آثار فاتح آکین شده، این بار با خشونتی طرفیم که بارها در مقابل دوربین به صراحت دیده میشود. تا جایی که ممکن است چشمانتان را در جاهایی از فیلم ببندید. دستکش طلایی داستان واقعی قاتل زنجیرهایست که در دهه ۷۰ در آلمان زنهایی غالبا فاحـشه را به بدترین شیوه کشته و اندام قطعهقطعه شدهشان را در جاهای مختلف خانه زیرشیروانیاش مخفی میکند. او در نهایت به خاطر آتش سوزی در طبقه پایین آپارتمانی که در آن زندگی میکند لو رفته و پلیسها او را دستگیر میکنند. چیزی که فیلم را جذاب میکند علاوه بر اینکه فیلم

فیلم In the fade ساخته کارگردان ترکتبار آلمانی فاتح آکین محصول سال ۲۰۱۷ داستان زنی را روایت میکند که پس از یک بمبگذاری شوهر و پسرش را از دست میدهد. او کمی بعد که برای یافتن قاتل یا قاتلین ناامید شده دست به خودکشی میزند اما همان روز به او خبر میرسد که افرادی در همین رابطه دستگیر شدهاند. یک زن و شوهری نئـونـازی به این بمب گذاری متهم شدهاند. او به کمک یک وکیل که پیشتر او را میشناخته سعی میکند دادگاه را برنده شود اما در اوج ناباوری دادگاه زن و شوهر را به خاطر شک در اتهام
به این نتیجه رسیدم که برای نوشتن، یک چیز خیلی مهم است. وقتی چشمه جوشیدن خلاقیت خشک شده و به هر ریسمان باریکی چنگ میزنی
همیشه این ضرب المثل ایرانی برام در مواقع حساسی که فکر میکنم همه چی قراره به خوبی پیش بره تکرار میشه. «سنگ بزرگ نشونه نزدنه».
زمانی که سر کلاس نقد ادبی برای اولین بار به شوخی (با اشاره به پست وبلاگی که همان موقع خوانده بودم) به استاد گفتم دوم
یک روز ظهر که از سر عادت هر روزه و بیحوصلگی تکرار امر درست کردن نهار رفتم توی آشپزخانه و با ترکیب تکراریتر چند مواد
من که راضی نیستم حتی یک ریال از پول این مملکت بره خارج از مرزهای خودمون کمک بشه، اما دیدید یک نفر از فلسطین مالها