لانسودولاک
«لانسو دولاک» محصول سال ۱۹۷۴ یازدهمین فیلم کارگردان فرانسوی روبر برسون است. فیلمی تاریخی همچون «محاکمه ژاندارک» که به یک داستان تاریخی میپردازد. شاه آرتور برای پیدا کردن جام مقدس تعدادی از شوالیههای خود را مامور میکند. پس از مدتی تعداد زیادی از شوالیههای کشته و زخمی میشوند، جام پیدا نشده و باز میگردند. از میان همه آنها لانسو زنده باز میگردد. با بازگشت او ما متوجه میشویم که بین ملکه و لانسو احساسی وجود داشته. لانسو اما قصد ندارد رابطه مخفیانه خودش و ملکه را ادامه دهد. اما ملکه کماکان عاشق اوست. لانسو در مسابقه بیشن شوالیهها به طور مخفیانه حضور مییابد. تمام حریفان را شکست داده و از محل برگزاری مسابقات خارج میشود. او در جنگل به خاطر جراحات پیش آمده از اسب سقوط کرده و بیهوش میشود. از طرفی شاه متوجه میشود که ملکه به لانسو علاقمند بوده او را در قلعهای زندانی میکند. لانسو که توسط پیرزنی پیدا شده و به کلبه او رفته مدتی بعد بهبود پیدا میکند. از ماجرای زندانی شدن ملکه خبردار شده و با همیاری تعدادی از همرزمان وفادارش به قلعهای که ملکه در آن زندانیست رفته و با کشتن تعدادی از نگهبانان او را نجات میدهد. پس از مدتی ملکه پیش شاه بازمیگردد، اما با رسیدن خبر اینکه یکی از شوالیهها علیه شاه شورش کرده و قصد جنگیدن با او را دارد لانسو و همرزمانش تصمیم میگیرند که به کمک شاه برود. در این نبرد تقریبا همه لشکر شاه و لانسو کشته میشوند. چیزی که لانسو دولاک را جذاب میکند. علاوه بر نگاه سینماتوگراف برسون، برخرودهای اغراقآمیز او با مقوله جنگ و کشته شدن است. در ابتدای فیلم ما تعدادی را میبینیم که زخمی و کشته میشوند. فوران کردن خون از تنهای بیسر بیشباهت با خون و خونریزیهای فیلمهای تارانتیو نیست. به نوعی انگار تارانتینو از این فیلم الهام گرفته باشد.