«خریدن لنین» مجموعه داستانی از چند نویسنده غالبا آمریکائیست که آثار جذابی در آن گرد هم آمده است. از دست دادن انگار تم کلی تمامی آثار این مجموعه است. مثل پسری که پدر و مادرش، مردی که همسرش و یا خانوادهای که فرزند خود را از دست دادهاند موضوعاتیست که بیشتر در این مجموعه به چشم میخورد. و به طور کل میتوان گفت این مجموعه داستان آدمهای غمزدهایست که هر کدام چیز مهمی را در زندگیشان از دست دادهاند. مرگ، جدا شدن، تغییر و بدبختی در تمامی آثار مشهود است اما با همین حال نمیتوان طنز تلخ موجود در چند
مجموعه داستان به «انتخاب مترجم» کاری از احمد اخوت است که داستانهایی از نویسندگان مختلف را به فارسی ترجمه کرده و در کنار هر داستان تحلیلی را نوشته. این تحلیلها گاهی به خود اثر پرداخته و گاهی حواشی پیرامون آن داستانها را شامل میشود. خواندن آثاری متفاوت و مینیمال از نویسندگان مختلف دریچه تازهای از داستان کوتاه را در مقابل چشمان خواننده باز میکند، به خصوص آثاری که تا به حال به فارسی ترجمه نشدهاند. در این بین این داستانها از باقی آثار حال و هوای جذابتری داشتند: «باد میوزد» کاترین مانسفیلد- «مثل چیزی که مادر درست میکرد» شرلی جکسون-
الفبای گورکنها مجموعه داستانی از هادی کیکاووسی نویسنده ایرانیست که سیزده داستان کوتاه را شامل میشود. داستانهایی که به نوعی به حال و هوای کنونی جامعه می پردازد. اگر چه خیلی از داستانها حال و هوای جنوب ایران (هرمزگان) و شهرهای و جزیرهای آن را به تصویر میکشد اما مسائلی که شخصیتها با آن دست و پنجه نرم میکنند مسائل روز ایران است. مسائلی که همواره خواننده به نوعی با آن در محیط اطرف خود روبرو شده است. الفبای گورکنها فضایی رئال و در برخی جاها سوررئال از جامعه را با زبانی گاه طنز و گاهی تلخ و گزنده به
برای علاقمندان به داستانهای کوتاه کتاب «مردی که کشتمش» پیشنهاد خوبیست که بتوان تعدادی از داستانهای کوتاه نویسندگان آمریکایی را خواند و با نویسندگان آن آشنا شد. مخصوصا که به گفتهی مترجم برخی از این نویسندگان برای اولین بار است که داستانی از آنها به فارسی ترجمه میشود. به جز چند داستان که آنچنان با باقی مجموعه همخوانی ندارد باقی آثار نه تنها ایدههای خوبی دارند بلکه ترجمه روان این مجموعه نیز به تاثیرگذاری آن کمک کرده است. از داستانهای خوب این مجموعه میتوان به: مردی که کشتمش، افادهایها، گروه فشار، اندوخته، سنگینی، پسرم قاتل است و کمونیست اشاره کرد.
«آمریکا وجود ندارد» مجموعه داستانی از پتر بیکسل را بیش از آنکه بخواهیم گزیدهای از سه مجموعه داستان این نویسنده در نظر بگیریم، باید مجموعهای از ایدههای کوتاهی دانست که شاید هر کدام برای ساخت یک فیلم کوتاه داستانی و یا تجربهگرا مناسب باشد، ایدههایی گاه به شدت بدیع و جذاب و گاه دم دستی و تکراری. کوتاه بودن هر داستان، ایدهمحور بودن اکثر آثار و همین طور برشهایی که نویسنده در قسمتهای مختلف داستان در روایتش ایجاد میکند از نشانههای مختص این نویسنده آلمانیست که در هر سه مجموعه داستان او میتوان دید. خواندن آمریکا وجود ندارد یک تمرین
«اوضاع در ارتفاعات کلیمانجارو رو به راه است» نام مجموعهای ۱۶ داستانی از رومن گاری نویسنده فرانسویست که پیش از این در دو مجموعه داستان دیگر ۱۱ داستان آن ترجمه شده بود، مجموعه داستان «مرگ و چند داستان دیگر» و «قلابی». پرندگان میروند در پرو بمیرند: داستان کافهای دور افتاده در پرو است که کافهدار آن یک روز زنی سرگردان را پیدا کرده و به کافه خود میآورد. اما کمی بعد چند نفر برای بازگرداندن او سراغش آمده وزن را با خود میبرند. تصویرسازی و خلق حالوهوای کمتر خوانده شده از رومنگاری این داستان را متفاوتتر از باقی آثارش میکند.
در مجموعه داستان «مرگ و چند داستان دیگر» با ۶ داستان روبرو هستیم؛ ۶ داستان از نویسنده فرانسوی رومن گاری که در ایران مجموعه داستان «اوضاع در ارتفاعات کلیمانجارو رو به راه است» به سه کتاب مجزا تقسیم شده بود. داستانهایی که در ادامه به آنها میپردازیم چند داستان از مجموعه «مرگ و چند داستان دیگر» است که میتوان آن را زیر مجموعه همین کتاب اصلی دانست. مرگ: داستان رئیس صنف کارگرانی در یک اسکله در آمریکا که بنا به رسم اتحادیه خودشان مخالفان را در بشکه کرده و با سیمان میپوشانند. رئیس مدتی پس از مجسمه کردن یکی از
کتاب قلابی متشکل از پنج داستان کوتاه، که سه اثر پیرامون جنگ جهانی و دو اثر پیرامون آثار هنریست توسط نشر چشمه به چاپ رسیده است. به نظر میرسد این آثار از مجموعه داستانهای «پرندگان میروند در پرو میمیرند» که در ایران چند داستانش بیشتر ترجمه نشده، انتخاب و ترجمه شده است. این پنج داستان شامل: قدرت و شرافت: روایت خانوادهای که در یک روستا قرار است با مخالفین آلمان مبارزه کنند. اما آنها قصد دیگری نیز دارند. دخترشان توسط یکی از همین مخالفین حامله شده و حالا با کشتن او به دو هدف میرسند. پس از درگیری بین موافقین
چندی پیش مجموعه داستان تاکسی نوشت به نویسندگی ناصر غیاثی را تمام کردم. داستانهای این مجموعه تماماً در محدوده زندگی یک راننده تاکسی ایرانی در غربت روایت میشد. اگر چه همهی آثار به نگارش خاطرات روزانه نزدیک است اما نویسنده سعی کرده در گزینش اتفاقات آنهایی را برای این مجموعه انتخاب کند که حداقل یک «آن» داشته باشد. یک آن که هر کدام پتانسیل تبدل شدن به داستان کوتاه را دارد. با همین حال نویسنده توانسته با روایتهای داستانی خودش را از خاطره نویسی دور کند. اگر چه اکثر داستانها در مورد روابط بین راننده و مسافر است اما در
اگرچه از بین آثار ادبیات داستانی به داستان کوتاه علاقمندم و از طرفی زیاد طرفدار مجموعه داستانهای کوتاه ایرانی نیستم، اما مدتی پیش مجموعه داستان شما از کجا بادمجان میخرید؟ نوشته دینا کاویانی را خواندم. مجموعهای نه چندان جذاب که به جز یک داستان باقی آثار یا ایدههای تکراری داشتند یا روایتشان چندان چنگی به دل نمیزد. بازنویسی کردن داستانها، کنار گذاشتن ایدههایی که نمونههای آن را در آثار کوتاه و بلند خوانده و دیدهایم و چیزی به جهان ادبیات و یا حداقل سرگرمی اضافه نمیکند میتوانست در بهتر شدن مجموعه کمک کند. تنها داستان «این موبایل لعنتی» از این
نوروز انگار تنها همون روز اولش آدم رو با یک حس و حال نو شدگی سنجاق میکنه. روزهای بعدش انگار دوباره میافتی توی یک سرازیر
سالها پیش جایی نوشته بودم: «یه روستا هست که سر جمع نوزده تا دختر داره توش. تا حالا هیچ شعر عاشقانهای برای هیچ کدوم از
در اینکه شکست خوردن بخشی از زندگی آدمیست شکی نیست. اینکه ممکن است انسان از هر شکستی پلهای برای پیروزی آیندهاش بسازد دور از ذهن
داستان نویسی آمریکا را به این صورت دوره بندی میکنند: ۱۸۳۰ – ۱۸۶۵ = دوره ی رمانتیک ۱۸۶۵ – ۱۹۰۰ = دوره ی رئالیسم ۱۹۰۰
«خطر لو رفتن داستان» اولین رمان عطیه عطار زاده تمام تلاش خود را کرده که اثری خاص و قابل توجه به نظر برسد،اما آیا واقعا