من که راضی نیستم حتی یک ریال از پول این مملکت بره خارج از مرزهای خودمون کمک بشه، اما دیدید یک نفر از فلسطین مالها (محبین فلسطین) در حد یک غُر معمولی بگه اون پولی که قراره واسه اربعین خرج کنید رو بدید به گرسنگان فلسطینی؟ خیر. چرا؟ چون باید از حکومت این رو بخوان. و در این دوراهی دلسوزی برای فلسطین (شبه اخلاقانه، کم خطر و ریاکارانه) و مطالبه از حکومت (با شهامت و حداقل اندکی صادقانه)، به سیس انساندوستی گرفتن در حد اعلام اینکه فلسطینیها گرسنه هستند قناعت میکنند. و هزینهای بیش از این هم حاضر نیستن بدن.
زمانی که سر کلاس نقد ادبی برای اولین بار به شوخی (با اشاره به پست وبلاگی که همان موقع خوانده بودم) به استاد گفتم دوم
یک روز ظهر که از سر عادت هر روزه و بیحوصلگی تکرار امر درست کردن نهار رفتم توی آشپزخانه و با ترکیب تکراریتر چند مواد
من که راضی نیستم حتی یک ریال از پول این مملکت بره خارج از مرزهای خودمون کمک بشه، اما دیدید یک نفر از فلسطین مالها
بعد از رفتن مادربزرگم در این تقریبا یازده سال گذشته، این خاله، بزرگ خانواده مادری بود. دیر به دیر میدیدمش. آخرین بار که کرمان بودم
۹۶ خفهخون ۹۸ خفهخون ۴۰۱ باز هم خفهخون دلیل: چون خودتون یکی از طرفداران اون ایدئولوژی بودید و دستتون میرسید به صفوف اسلحه به دستان