دیدید آنها که پیراهن سبز به تن کرده بودند تو سرخ از آب در آمدند؟
دیدید آنها که پیراهن بی طرفی به تن کرده بودندچه طور تو زرد از آب در آمدند و چماق به دست به جان مردم افتادند؟
دیدید با ملت چه طور در خیابانها عین گوسفند رفتار می کنند؟
دیدید چه طور هر کسی که کارت عضویت بسیج داشت یا نداشت با چماق گذاشتند سر هر کوچه که جلوی مردم رو بگیرند و بریزند بر سر زن و بچه مردم و به صغیر و کبیرش رحم نکنند؟
دیدید چه طور همین دوستان جناب دکتر ریختند میون جمعیت و با چاقو بچه مردم رو کشتند ؟
الان وقت زور آزمایی شعبون بی مخ هایی است که به اسم دین و اسلام می افتند به جان مردمی که حقشان را می خواهند.
الان وقت آگاه کردن ذهن مردممونه. هنوز خیلی ها خبر ندارند که چه طور حقشون توی این بازی بزرگ ضایع شد…
امروز یکی از اساتید آمد سر کلاس و گفت :
از جمعه خیلی ریختم بهم.
امتحان هم هر سوالی که دوست داشتم میدم. شما هر چی دوست داشتید می نویسید و من هر چی دوست داشتم می خونم و هر چی دوست داشتم نمره می دم…
پ.ن واژه مردم هندوانه ای را یکی از دوستان در روز جمعه , قبل از دادن رای به کار برد.
15 پاسخ
می تونند زورشون زیاده
پاسخ:
سلام
آره فعلا زورشون زیاده.
آقا سینا زورشون زیاده نباید سر مردم خالی کنن میتونن برن جایی دیگه خالی کنن.
تازه هم عمومی داره هم خصوصی.
سرخیه هندونه رو دیدنو طرفه خربوزه رو گرفتن! تشنه شدن هندونه هارو از هم دریدن، اما از عاقبتش غافل بودن، غافل بودن که هرکی خربوزه میخوره پای لرزش هم میشینه!
پاسخ:
سلام.
هیچ لرزی پای این خربزه خوردنشون نیست…
سلام
عکسم را کجا، چطور و به چه کسی بفروشم؟
به قول سی سی یو سکوت…
پاسخ:
سلام
یعنی هیچ عکس العملی نشون ندیم؟
تو یکی از پستتان گفتین متوجه منظورم نمی شین از این واضح تر دیگه …
حالا در جواب به عکس العمل ! حامیان موسوی تو تهران پای همه حرفاشون ایستادن و هنوز کوتاه نیومدند شما و خیلی کسای دیگه چه کردید ؟! سکوت من در باره مطلب شماست
“انالله واناالیه راجعون” رو برداشتین پشیمون شدید ؟
حالا حامیان موسوی کجایید !
اعتراضتون رو با رای ندادنتون نشون ندادید اینجوری هم نشون ندید .بذارید یه عده دیگه بمیرن …
خربزهه شیرین بود لرزش کجا رفت !
وقتی همکلاسیتو جلو در دانشگاه به عنوان حامی موسوی با باتوم می گیرن می زنن بدون هیچ حرفی آخه مگه طرفدارای موسوی فقط ۲۰ نفر بودند تو بندر که همه می شینن نگاه می کنن ؟
پاسخ:
سلام
متوجه منظورتون شدم
من اون نوار مشکی رو بر نداشتم. به خاطر فیلتر شدن اون سایت خود به خود اون نوار مشکی هم رفت. الان به جاش یه جمله اومده.
من خودم هم مشکلم با این قضیه که شما گفتید همینه. از اون ۱۹ میلیونی که ملت به موسوی رای دادن اگه می ریختن تو خیابون یا تحصن می کردند شاید امار کشت و کشتار هم کم می شد.
الان با این وضعیت توی یزد یا هر جایه دیگه که آدما یک خط در میون میان بیرون هیچ کاری نمیشه کرد. تنها تلاشم این بوده تا به کسایی که خبر نداشتند تو انتخابات همچین اتفاقی افتاده اطلاع رسانی کنم.
یک سری به وبلاگی که بعد از شما اومده و نظر گذاشت بزنید . یه عکس جالب از شبکه خبر گذاشته. ببینید.
نامه مشترک خاتمی و موسوی به شاهرودی
دستگیری این شخصیتها و افراد که قالباً نقش فعال و مؤثری در خدمت به مردم کشور و جلوگیری از خشونت و رفتارهای غیر مدنی دارند نه تنها مشکلی را حل نخواهد کرد، بلکه موجب تخریب افکار عمومی و تشدید نگرانی و ناآرامیهاست.
میرحسین موسوی و سیدمحمد خاتمی در نامهای مشترک به آیتالله هاشمی شاهرودی از وی خواستند تا نسبت به خاتمه دادن به وضعیت نگرانکننده و تحریکآمیز کنونی و جلوگیری از برخورد خشونتآمیز با مردم و آزادی دستگیرشدگان، هرگونه اقدام و مساعدتی را که میسر است، مبذول کند.
به گزارش ایلنا، متن نامه مشترک میرحسین موسوی و سید محمد خاتمی خطاب به رییس قوه قضاییه به این شرح است:
بسمه تعالی
حضرت آیتالله هاشمی شاهرودی، ریاست محترم قوه قضاییه
با سلام و تحیت
افزون بر مکانت قوه قضاییه و محوریت آن در دادگستری و تامین عدالت و حقوق مردم و حسن توجه جنابعالی به حقوق شهروندی و مواضع منصفانه شما در قبال مسایل جاری قضایی سبب میشود که در باب قضایای نگرانکننده روزهای اخیر از جنابعالی درخواست رسیدگی و پیگیری عاجل و اساسی است.
در فضای اجتماعی امروز شاهد حضور مردمی هستیم که احساس میکنند در حق آنها جفا شده است و در اعتراض خود رفتاری کاملا مدنی را نشان میدهند.
طبق گزارشهای متقن برخوردهای خشونتآمیز با اجتماعات و افراد عادی و نیز حمله به مجتمعهای مسکونی و منازل مردم به جرم اینکه اعتراض خود را با ذکر مبارک اللهاکبر نشان میدهند و ضرب و جرح زنان و مردان وتخریب ساختمان و ویران کردن و مسایلی صورت میگیرد که با هیچ یک از معیارهای قابل قبول جمهوری اسلامی سازگار نیست و نتیجهای جز بدبینی جامعه به نظام نخواهد داشت.
علاوه بر این تهاجم به دانشگاهها و خوابگاههای دانشجویان عزیز و ضرب وشتم و دستگیری جوانان از دختر و پسر مزید برعلت شده است. مستحضرید که در چند روز گذ شته موج دستگیریها بدون رعایت موازین قانونی چهرههای شاخص سیاسی و اجتماعی و متعهدان مردم، تهران و شهرهای مختلف را در برگرفته است.
دستگیری این شخصیتها و افراد که قالباً نقش فعال و مؤثری در خدمت به مردم کشور و جلوگیری از خشونت و رفتارهای غیر مدنی دارند نه تنها مشکلی را حل نخواهد کرد، بلکه موجب تخریب افکار عمومی و تشدید نگرانی و ناآرامیهاست.
متاسفیم که اقدامهای تشنجآمیز و در پی آن برخوردهای خشن ماموران احیانا به کشتار نیز منتهی شده است. بدون تردید ایجاد چنین تشنجهایی از موارد مشکوکی است که ساحت مردم بزرگوار که رشد و رفتار مدنی خود را از جمله در راهپیمایی شکوهمند روز دوشنبه نشان دادهاند از آن بری است. ما همواره مردم را به قانون و نظم و آرامش دعوت کردهایم و در این زمینه از جنابعالی نیز استمداد میکنیم.
از آن جناب میخواهیم که بر حکم مسؤولیت شرعی و قانونی و نیز احساس مسؤولیتی که در دفاع از حقوق شهروندان دارید نسبت به خاتمه دادن به وضعیت نگرانکننده و تحریکآمیز کنونی و جلوگیری از برخورد خشونتآمیز با مردم و آزادی دستگیرشدگان، هرگونه اقدام و مساعدتی را که میسر است مبذول نمایید.
میرحسین موسوی، سید محمد خاتمی
سلام
عکاسی شاعرانه..منتظرقدوم سبزتان
امتحان هم هر سوالی که دوست داشتم میدم. شما هر چی دوست داشتید می نویسید و من هر چی دوست داشتم می خونم و هر چی دوست داشتم نمره می دم…
فوقالعاده بود
دیدم
انقلاب
انقلاب ، قیام کوبنده ی مردم یک کشور است که با هدف نابود کردن نظام سیاسی یا اجتماعی موجود و جای گزین کردن نظام جدید ، انجام می شود .
مردمی که انقلاب می کنند ، خواست هایی دارند که نظام سیاسی موجود ، آن ها را برآورده نمی کند . پس از شروع اعتراض های مردمی ، گاهی حکومت ها تسلیم خواست مردم می شوند که این کار ، پایان بخش قیام مردم است . در پاره ایی موارد ، حکومت ها به سرکوب گسترده مردم دست می زنند . با آن که این گونه اقدامات ، در کوتاه مدت انقلاب را متوقف می کند ، در عمل روحیه مبارزه را زنده تر و انقلاب را به آتش زیر خاکستر تبدیل می کند .
در برخی انقلاب ها ، وقتی مخالفان نمی توانند قیام مردم را مهار کنند ، به صف انقلابی ها می پیوندند تا انقلاب را از درون تخریب کنند .
( ارتباط )
احسنت…
سلامی دوباره.
توکل به همیه ذهن های روشن فقط چاره این همه ندیدن است .
درک میکنم همیه دیدیدهای تو را به امید دیدنها…
قلم – میرحسین موسوی در آخرین بیانیه خود با تاکید بر اینکه همواره در کنار مردم خواهد ماند، به کجروی ها و دروغ گویی هایی که با آن روبرو هستیم و در پی اصلاح آنیم اشاره کرده و آورده است: “بر این باورم که انگیزه و خلاقیت شما مردم همچنان میتواند حقوق مشروع تان را در چهرههای مدنی جدید مورد پیگیری قرار دهد و محقق کند.”
به گزارش قلم نیوز، متن بیانیه میرحسین موسوی به این شرح است:
“بسم الله الرحمن الرحیم
ان الله یامرکم ان تؤدوا الامانات الی اهلها و اذا حکمتم بین الناس ان تحکموا بالعدل
مردم شریف و هوشمند ایران
این روزها و شبها نقطه عطفی در تاریخ ملت ما در حال شکل گرفتن است. مردم از یکدیگر و درمیان جمعشان از اینجانب سوال میکنند که چه باید کرد و به چه سو باید رفت. بر عهده خویشتن میبینم که آنچه را باور دارم با شما در میان بگذارم، با شما بگویم و از شما بیاموزم، باشد که رسالت تاریخیمان را از یاد نبریم و شانه از بار مسوولیتی که سرنوشت نسلها و عصرها بر دوش ما گذاشته است خالی نکنیم.
سی سال پیش از این در کشور ما انقلابی به نام اسلام به پیروزی رسید؛ انقلابی برای آزادی، انقلابی برای احیای کرامت انسانها، انقلابی برای راستی و درستی. در این مدت و به خصوص در زمان حیات امام روشن ضمیر ما سرمایههای عظیمی از جان و مال و آبرو در پای تحکیم این بنای مبارک گذارده شد و دستآوردهای ارزشمندی حاصل آمد. نورانیتی که تا پیش از آن تجربه نکرده بودیم جامعه ما را فراگرفت و مردم ما به حیاتی نو رسیدند که بهرغم سختترین شداید برایشان شیرین بود. آنچه مردم به دست آورده بودند کرامت و آزادی و طلیعههایی از حیات طیبه بود. اطمینان دارم کسانی که آن روزها را دیدهاند به چیزی کمتر از آن راضی نمیشوند.
آیا ما مردم شایستگیهایی را از دست داده بودیم که دیگر آن فضای روح انگیز را تجربه نمیکردیم؟ من آمده بودم بگویم چنین نیست؛ هنوز دیر نیست و هنوز راهمان تا آن فضای نورانی دور نیست. آمده بودم تا نشان دهم میتوان معنوی زندگی کرد و در عین حال در امروز زیست. آمده بودم تا هشدارهای اماممان را درباره تحجر بازگو کنم. آمده بودم تا بگویم گریز از قانون به استبداد میانجامد؛ تا به یاد آورم که اعتنا به کرامت انسانها پایههای نظام را تضعیف نمیکند، بلکه استحکام میبخشد. آمده بودم تا بگویم مردم از خدمتگزارانشان راستی و درستی میخواهند و بسیاری از گرفتاریهای ما از دروغ برخاسته است. آمده بودم تا بگویم عقبماندگی، فقر، فساد و بیعدالتی سرنوشت ما نیست. آمده بودم تا بار دیگر به انقلاب اسلامی آن گونه که بود و جمهوری اسلامی آن گونه که باید باشد، دعوت کنم.
من در این دعوت بلیغ نبودم، ولی پیام اصیل انقلاب حتی از بیان نارسای من آنچنان دلنشین بود که نسل جوان را، نسلی که آن روزگاران را ندیده بود و میان خود و این میراث بزرگ احساس فاصله میکرد، به هیجان آورد و صحنههایی را که تنها در ایام نهضت و دفاع مقدس دیده بودیم بازسازی کرد. حرکت خودجوش مردم، رنگ سبز را به عنوان نماد خویش برگزید. اینجانب اعتراف میکنم که در این امر پیرو آنان بودم. و نسلی که به دوری از مبانی دینی متهم میشد در شعارهای خود به تکبیر رسید و به «نصر من الله و فتح قریب» و «یاحسین» و نام خمینی تکیه کرد تا ثابت کند این شجره طیبه هرگاه که به بار مینشیند میوههایش شبیه به هم است. این شعارها را کسی جز آموزگار فطرت به آنان نیاموخته بود. چقدر بیانصافند کسانی که منافع کوچکشان آنها را وا می دارد تا این معجزه انقلاب اسلامی را ساخته و پرداخته بیگانگان و «انقلاب مخملین» بنامند.
اما آن چنان که میدانید همگی ما در راه این تجدید حیات ملی و تحقق آرمانهایی که در دل و جان پیر و جوان ما ریشه دارند با دروغ وتقلب روبرو شدیم و آن چیزی که از عواقب قانونگریزی پیشبینی کرده بودیم به صریحترین شکل ممکن و در نزدیکترین زمان تحقق یافت.
استقبال عظیم از انتخابات اخیر در درجه نخست مرهون تلاشهایی بود که برای ایجاد امید و اعتماد در مردم صورت گرفت تا برای بحرانهای مدیریتی موجود و نارضایتیهای گستردهاجتماعی، که انباشتشان میتواند کیان انقلاب و نظام را نشانه برود، پاسخی شایسته فراهم شود. اگر این حسنظن و اعتماد مردم از طریق صیانت از آرای آنها پاسخ داده نشود و یا آنها نتوانند برای دفاع از حقوقشان به نحوی مدنی و آرام واکنش نشان دهند مسیرهای خطرناکی در پیش خواهد بود که مسوولیت قرار گرفتن در آنها بر عهده کسانی است که رفتارهای مسالمتآمیز را تحمل نمیکنند.
اگر حجم عظیم تقلب و جابهجایی آرا، که آتش به خرمن اعتماد مردم زده است، خود دلیل و شاهد فقدان تقلب معرفی شود، جمهوریت نظام به مسلخ کشیده خواهد شد و عملا ایده ناسازگاری اسلام و جمهوریت به اثبات میرسد. این سرنوشت دو گروه را خوشحال خواهد کرد؛ یک دسته آنان که از ابتدای انقلاب در مقابل امام صفآرایی کردند و حکومت اسلامی را همان استبداد صالحان دانستند و به گمان باطل خود میخواهند مردم را به زور به بهشت ببرند و دسته دیگر که با ادعای دفاع از حقوق مردم اساسا دیانت و اسلام را مانع تحقق جمهوریت میدانند. هنر شگرف امام باطل کردن سحر این دوگانهانگاریها بود. من آمده بودم تا با تکیه بر راه امام تلاش ساحرانی را که د
وباره جان گرفتهاند خنثی کنم.
اکنون مقامات کشور با صحه گذاشتن بر آنچه در انتخابات گذشت مسوولیت آن را پذیرفتهاند و برای نتایج هرگونه تحقیق و رسیدگی بعدی حد تعیین کردهاند، به صورتی که این رسیدگیها موجب ابطال انتخابات نشود و نتایج آن را تغییر ندهد، حتی اگر در بیش از ۱۷۰ حوزه انتخاباتی تعداد آرای به صندوق ریخته شده بیشتر از تعداد واجدین شرایط باشد.
از ما خواسته میشود که در این شرایط شکایت خود را از طریق شورای نگهبان پیگیری کنیم، حال آن که این شورا در عملکرد خود چه قبل، چه حین و چه بعد از انتخابات عدم بیطرفی خود را به اثبات رسانده است و نخستین اصل در هر داوری رعایت بیطرفی است.
اینجانب همچنان قویا اعتقاد دارم درخواست ابطال انتخابات و تجدید آن حقی مسلم است که باید به صورتی بیطرفانه از طریق یک هیات مورد اعتماد ملی مورد بررسی قرار گیرد، نه آن که پیشاپیش امکان ثمربخش بودن آن منتفی اعلام شود، یا با طرح احتمال خونریزی، مردم از هرگونه راهپیمایی و تظاهرات بازداشته شوند، یا شورای امنیت کشور به جای پاسخگویی به سوالات مشروع در خصوص نقش لباسشخصیها در حمله به افراد و اموال عمومی و ایجاد التهاب در حرکتهای مردمی به فرافکنی بپردازد و مسوولیت فجایع به وجود آمده را بر عهده دیگران بگذارد.
اینجانب چون به صحنه مینگرم آن را پرداخته شده برای اهدافی فراتر از تحمیل یک دولت ناخواسته به ملت، که تحمیل نوع جدیدی از زندگی سیاسی بر کشور میبینم. من به عنوان یک همراه که زیباییهای موج سبز حضور شما را دیده است هرگز به خود اجازه نخواهم داد بر اثر عمل من جان کسی درمعرض خطر قرار گیرد. در عین حال بر اعتقاد راسخ خویش مبنی بر باطل بودن انتخاباتی که گذشت و استیفای حقوق مردم پای می فشارم و علیرغم تواناییهای اندکی که در اختیار دارم براین باورم که انگیزه و خلاقیت شما مردم همچنان میتواند حقوق مشروع تان را در چهرههای مدنی جدید مورد پیگیری قرار دهد و محقق کند. مطمئن باشید که اینجانب همواره در کنار شما خواهم ماند. آنچه این برادر شما در یافتن این راهحلهای جدید، خصوصا به جوانان عزیز توصیه می کند این است که نگذارید دروغگویان و متقلبان پرچم دفاع از نظام اسلامی را از شما بربایند و نا اهلان و نامحرمان، میراث گرانقدر انقلاب اسلامی را که اندوخته از خون پدران راستگویتان است از شما مصادره کنند. با توکل به خداوند و امید به آینده و تکیه بر توانمندیهایتان حرکات اجتماعی خود را پس از این نیز براساس آزادیهای مصرح در قانون اساسی و اصل امتناع از خشونت پیگیری کنید. ما در این راه با بسیجی روبرو نیستیم؛ بسیجی برادر ماست. ما در این راه با سپاهی روبرو نیستیم؛ سپاهی حافظ انقلاب و نظام ماست. ما با ارتش روبرو نیستیم؛ ارتش حافظ مرزهای ماست،ما با نیروی انتظامی روبرو نیستیم نیروی انتظامی حافظ امنیت شهروندان ماست، ما با نظام مقدس خود و ساختارهای قانونی آن روبرو نیستیم. این ساختار حافظ استقلال ، آزادی و جمهوری اسلامی ماست. ما با کجروی ها و دروغ گویی ها روبرو هستیم و در پی اصلاح آنیم؛ اصلاحی با برگشت به اصول ناب انقلاب اسلامی.
ما به دست اندرکاران توصیه می کنیم برای برقراری آرامش در خیابان ها مطابق اصل ۲۷ قانون اساسی امکان تجمع های مسالمت آمیز را نه تنها فراهم کنند، بلکه چنین گردهم آیی هایی را تشویق کنند و صدا و سیما را از قید بدگویی ها و یک طرفه عمل کردن ها رها سازند. بگذارند صداها قبل از آن که به فریاد تبدیل شود به صورت استدلال و مجادله احسن در این رسانه جاری، تصحیح و تعدیل گردد. بگذارند جراید نقد کنند، خبرها را آنچنان که هست بنویسند و در یک کلام فضایی آزاد برای مردم جهت ابراز موافقت ها و مخالفت های خود آماده سازند. بگذاریم آنهایی که علاقه دارند تکبیر بگویند و آن را مخالفت با خود تلقی نکنیم. کاملا مشخص است که در این صورت احتیاجی به حضور نیروهای نظامی و انتظامی در خیابان ها نخواهد بود و با صحنه هایی که دیدن آنها و شنیدن خبر آنها دل هر علاقمند به انقلاب و کشور را به درد می آورد، روبرو نخواهیم بود.
برادر و همراه شما – میرحسین موسوی”