پیشنهاد فیلم

پیشنهاد کتاب

Muse – Unintended

مدتیست که در حال و هوای این موسیقی ام . یک اثر خوب به نام غیر عمدی از گروه راک انگلیسی به نام میوز . این قطعه  از آلبوم نخست آنها به نام شوبیز انتخاب شده . ترانه ی این اثر در مورد بیرون آمدن یک شخص از حالت افسرگی است چرا که به تازگی شادی را از طریق عشق پیدا کرده .

میوز : زئوس ، خدای خدایان یونان ۹ دختر داشت که میوز نامیده می‌شدند . در ادبیات و موسیقی میوز به معنای شخص الهام‌بخش و الهه شعر و موسیقی به کار رفته است .[audio:https://leee.ir/wp-content/uploads/Muse-Unintended.mp3|titles=Muse – Unintended]

واژه میوز یک کاربرد امروزی هم دارد که می توانید اینجا بخوانیدش . این پست وبلاگ را تقدیم می کنم به او .
متن ترانه را می توانید در ادامه بخوانید .

***

You could be my unintended
Choice to live my life extended
You could be the one I’ll always love
You could be the one who listens
To my deepest inquisitions
You could be the one I’ll always love

I’ll be there as soon as I can
But I’m busy mending broken
Pieces of the life I had before

First there was the one who challenged
All my dreams and all my balance
She could never be as good as you
You could be my unintended
Choice to live my life extended
You should be the one I’ll always love

I’ll be there as soon as I can
But I’m busy mending broken
Pieces of the life I had before

I’ll be there as soon as I can
But I’m busy mending broken
Pieces of the life I had before

Before you

***

منبع عکس . منبع ترانه .

18 پاسخ

  1. سلام
    شنیدم و خوشم اومد. به نظرم از وقتی دوباره شنیده بشه خیلی دلنشین تر میشه. یعنی وقتی این موسیقی به خاطره تبدیل بشه ! یه جور یاد آوری !

    از سلیقه موسیقیت خوشم میاد

    1. سلام
      ممنون کلاغ جان .
      آره . الان دارم باهاش خاطره می سازم . بعد یه روز منو بیاره به همین روزا . همین روزایی که که دلم واسشون تنگ میشه .
      :)

  2. خیلی خوب من دوباره گوش میدم.خیلی خوشکل می خونه من سه باره گوش می دم،من از این دو صدایی لذت عجیبی می برم چهار باره گوش می دم.من گوش میدم

پاسخ دادن به جلیل لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته‌های پیشین

معنی زندگی کردن

یک روز ظهر که از سر عادت هر روزه و بی‌حوصلگی تکرار امر درست کردن نهار رفتم توی آشپزخانه و با ترکیب تکراری‌تر چند مواد

دوراهی ریا و صداقت

من که راضی نیستم حتی یک‌ ریال از پول این مملکت بره خارج از مرزهای خودمون کمک بشه، اما دیدید یک نفر از فلسطین مال‌ها

دندان فیل

بعد از رفتن مادربزرگم در این تقریبا یازده سال گذشته، این خاله‌، بزرگ خانواده مادری بود. دیر به دیر میدیدمش. آخرین بار که کرمان بودم

خفه‌خون گرفتگان

۹۶ خفه‌خون ۹۸ خفه‌خون ۴۰۱ باز هم خفه‌خون دلیل: چون خودتون یکی از طرفداران اون ایدئولوژی بودید و دستتون می‌رسید به صفوف اسلحه به دستان

یک تصادف ساده

اوج سینمای پناهی «طلای سرخ» بود و «دایره». بعد از جریانات ۸۸ و دستگیری انگار پرت شد به دنیای دیگری. در این چند فیلم اخیر