تمرین کلاسی نقد نویسی باعث شد تا این متن نوشته شود ، نقدی است روانکاوانه بر نمایشنامه ملکه زیبایی لی نین ، نوشتهی مارتین مک دونا(ف) ، نویسنده ی ایرلندی که چندین اثر وی و سایر نویسندگان همنسل وی در برادوی اجرا شده است.
ملکه زیبایی لی نین نوشته ی «مارتین مک دونا» داستان پیر دختری «مورین» را روایت می کند که سالیان سال به خاطر پرستاری از مادرش از ازدواج محروم مانده ، حالا او که توانسته با دوست دیرینه ی خود یعنی «پاتو» ارتباط دوباره ای را برقرار کند که می تواند تنهایی اش را که سالهاست منجر به نگهداری مادرش شده را از بین ببرد ، پاتو برای کسب و کار به انگلیس می رود و قرار می شود تا برای مورین نامه بنویسد . پاتو در سفر ، نامه را می نویسد و به برادرش «ری» که قرار است نامه او را به مورین برساند تاکید می کند که حتما نامه را به دست خود مورین بدهد نه مادر پیر او . مادر پیر مورین زنی است که در تمام امور مورین دخالت کرده و سالهاست که به خاطر دخالت های بی جایش باعث شده تا او ازدواج نکند ، ری اما بر خلاف خواسته ی برادر نامه را به دست مادر مورین می دهد ، او نامه را خوانده و آن را توی آتش می اندازد ، نامه ای که در آن برنامه ی آینده زندگی مشترک مورین و پاتو در آن ترسیم شده بود . پاتو بر این باور که مورین او را برای زندگی مشترک نمی خواهد پس از بازگشتش از انگلیس برای همیشه به آمریکا سفر می کند تا زندگی تازه ای شروع کند ، زمانی مورین از این جریان سر در می آورد که دیگر کار از کار گذشته ، او مادرش را که مسبب تمامی این اتفاق ها می داند ، می کشد .
***
یکی از مهم ترین جنبه های نمایشنامه ملکه ی زیبایی لی نین شخصیت پردازی آن است ، شخصیت هایی که هر کدام به تنهایی بار مهمی از پیشبرد داستان را بر دوش می کشند ، که اگر بخواهیم نقش مورین را در این اثر کمرنگ بدانیم بی انصافی کرده ایم . مورین که جنبه های روان نژندی در آن کاملا مشهود است در انتها بوسیله تبری مادرش را از پا در می آورد ، بنا به نظریات فروید که بی شک در ادامه متن با آن سر و کار خواهیم داشت ، می توان نشانه های آن را در دوران کودکی و نوجوانی او دید ، مورین در وهله ی اول دچار یک سری عقده های جنسی است ، عقده هایی که از گذشته همراه او بوده اند ، او سالهای سال از ازدواج دور مانده ، زمانی که در جوانی می توانسته امیال جنسی خود را بر طرف کند با زندان ناخواسته ای که مادرش برای او درست کرده از تمام دنیای بیرون به کنج خانه ای خزیده و مشغول نگهداری از مادرش شده است . او عشق را بر خود ممنوع دانسته و تن به ازدواج نداده . در پایان کار زمانی که ری به خانه ی مورین می آید درپشت جعبه هایی کنار پنجره توپ خودش را که در دوران نوجوانی اش با آن بازی می کرده را پیدا می کند ، پیدا شدن این توپ دقیقا نقش آن را دارد که اشاره ای داشته باشد به وضعیت مورین در دوران نوجوانی اش ، او از همان زمان تنهایی و ارضا نشدن میلی که طبق نظریات فروید بعد از مرحله ی مقعدی است یعنی درست از زمانی که نوجوانی فرد شروع می شود تا شروع مرحله ی تناسلی اش ادامه پیدا می کند ، مرحه ای که در واقع امیال جنسی انسان کمرنگ میشود ، تا اینکه مرحلهی تناسلی شروع می شود . بر اساس اشاراتی که نویسنده ی این اثر میکند دوران نوجوانی مورین هم آنچنان تفاوتی با این دوران جوانی و میانسالی اش نداشته ، او همیشه دختر غمگین و بعضا عصبانی بوده است . روابط مناسبی با اطرافیانش نداشته ، به طوری که انگار رفتار محدودیت بار مادرش او را به این روز در آورده ، حالا در این سن تمام خصایص آن دوران را با خود به همراه آورده ، اما اکنون این تصمیم مورین برای تغییر وضعیت است که باعث می شود نقطه ی عطف داستان شکل بگیرد . جایی که علی رغم میل مادرش با دوستش پاتو هم خوابه می شود ، اینجا درست نقطه ایست که مکانیسم دفاعی ذهن نقش خود را هویدا می کند ، مکانیسم دفاعی که در واقع محلی است برای نگهداری امیال سرکوب شده که همان طور سرکوب شده بماند ، در شبی که مورین و پاتو شب را با هم می گذرانند در واقع مورین پا بر روی تمام چهارچوب هایی می گذارد که او را از هرگونه رابطه ی عاشقانه ی برحذر داشته بود . اجتناب از نشانه های عملکرد مکانیسم دفاعی است که به وضوح می توان در رفتار مورین مشاهده کرد . در واقع اجتناب یا همان (دوری کردن از افراد یا موقعیت هایی که می توانند با تحریک بعضی تجارب یا احساسات ناخودآگاه – به بیان دقیق تر ، سرکوب شده – ما را دچار اضطراب کند) ، عاملی که مدت ها باعث دوری مورین از روابط آزادنه اش با افراد مختلف از جمله جنس مخالف شده بود و همچنین جابه جایی (تلافی چیزی را سر کسی در آوردن که به اندازه شخصی که باعث ترس ، آزار ، سرخوردگی یا خشم ما شده ،تهدید کننده نیست) که در این اثر مورین تمامی خشم خود را نه بر سر شخص دیگر که به نوعی تلافی موقعیت مهم از دست رفته اش را بر سر مسبب اصلی اش که همان مادرش است خالی می کند .
***
با این اوصاف نمی توان رفتار خشونت بار مورین که آنچنان دهشتناک دست به قتل مادرش می زند را رفتاری غیر منطقی دانست ، او که در نوجوانی اش همچون اسیری زیر دستان همچین مادری پرورش یافته و تمامی خواسته ها و نیازهایش را در درون خود کشته ، اینبار با چنین رفتاری در پی آزاد سازی و بیرون راندن تمام عقده های خود است . این تخلیه روانی که بی شک بدون تواناهایی نویسنده آن «مارتین مک دونا» شاید کاری سخت می نمود ، گریز موقتی است برای دغدغه های روانی اش که سالهاست ناخواسته درگیر آنهاست . تخلیه ای که شاید در آینده ی نه چندان دور سببی باشد برای رفتارهای کنترل نشده ی دیگر مورین .
12 پاسخ
مرسی جالب بود خسته نباشی
خواهش میشه رحیم جان . خواهش میشه .
سلام شهاب جون این کارا قدیمی شده .دست بردار .یکی از دوستام دوره کارشناسی چه کسی از بهرام بیضایی میترسد رو کار کرد ….بعد تو میگی ملکه لی نین
سلام حسن . بی شک خیلیهای دیگه هم قبل از اون متن واسه بهرام بیضایی اسامی دیگه ای رو آوردند ، اما این دلیل نمیشه که من این کار رو انجام ندم . اما اینکه این جور عنوان ها تکراری شده رو می پذیرم.
سلام شوخی کردم چون انها به سفر رفتند
:D
ذقیقا . آنها به سفر رفتند ،
سلام
دو شب پیش تئاتر رو دیدم هرچند که اجراها و طراحی و کارگردانی رو دوست داشتم با داستان ارتباط برقرار نکردم. راستش الان نزدیکه ۳ سال هست که به طور جدی تئاتر رو می بینم و بیشتر تئاترهایی که دیدم پر بود از آدمهایی که یا دچار سادیسم هستن یا مازوخیسم دست نویسنده ها هم عجیب برام رو شده. راستش خیلی کشش این همه بیمار روانی رو ندارم یا شاید از این که همیشه یک آیینه روبروم بذارن و آینده خودم رو ببینم می ترسم. اما راستش به یک قسمت نقد شما ایراد دارم در شب همخوابگی مورین و پاتو اتفاقی نیفتاده بود در تحلیل شما اما انگار افتاده بود نمی دونم شاید من اشتباه درک کردم. یعنی به نظر من انقدر سایه تربیت بسته سنگین بود که در شبی هم که آزاد بود نتوانست تجربه همخوابگی رو تجربه کنه و شاید عدم اعتماد به نفس تو نامه پاتو که اینجوری بود
ممنون از نظرتون. این متن تقریبا دو سال پیش نوشته شده بود.
تحلیلتون رو دوست داشتم. اما از رفتارهایی که زن داره اینطور بر میاد که شب خوب و احتمال زیاد با همخوابگی رو تجربه کردند.
اقا تورو خدا من اقلابو شهر کتابو زیرو رو کردم تا بتونم این کتابو گیر بیارم. تورو خدا کسی این کتابو نداره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!! لطفا بهم بگین اینم ایمیلم
Gelareh15@ymail.com
سلام
نشر نیلا رو نگاه کنید. احتمال زیاد پیدا میشه.
سلام
من این برداشت رو داشتم که مورین و پاتو شبی که با هم بودن هیچ رابطه ای با هم نداشتن همونطور که پاتو هم در نامه ی خودش این رو مشخص کرد و گفت با اینکه اتفاقی بین ما نیفتاد ولی من اون شب رو فراموش نمیکنم. ولی مورین به مادرش میگفت ما با هم رابطه داشتیم چون مورین کلا چیزهایی که دوست داشت اتفاق بیفته رو باور میکرد مثل رابطه با پاتو یا اینکه میگفت پاتو رو در قطار ذیذه و با هم قرار گذاشتن در حالیکه قطاری در کار نبود یا اینکه فکر میکرد دست مادرش رو نسوزونده در حالیکه اینکار رو انجام میداد که میشه گفت اینها به ناخودآگاهش و به دوران کودکی اون برمیگرده.
سلام
ممنون از تحلیلتون.
به نکات خوبی اشاره کردید.
البته پاتو توی نامه نمیگه دقیقا چه عملی. اگر منظورش از عمل، نزدیکی باشه درسته تحلیلتون.