در کنار هر جریان سیاسی و اجتماعی در توئیتر تنها یک چیز خیلی بیش از پیش به چشم میآید و آنهم این است که اکثر کاربرها سعی دارند تا گوی طنازی و نوشتن توئیتهایی به اصطلاح دندانشکن را از هم بربایند. اما متاسفانه برخی مواقع رفتارها و گفتهها فاقد شناخت و دانش کافی از سوی گویندهست. گاهی نظرات بیپایه و بر اساس جو بوجود آمدهی توئیتر است. من فلان حرف را میزنم چون فلانی و فلانی هم همین را گفتند، یا من فلان حرف و نظر را خندهدارتر و با پتانسبل لایک خوردن بیشتر مینویسم. من آدم رکی هستم که سطح سواد و دانش سیاسی، اجتماعی، فرهنگیو هنریام بیشتر از باقیست. شاید بزرگترین مانع از رسیدن به یک جامع کاملا آگاه، نبود یک تفکر مستقل است. تفکری که بر اساس جو یک عده که غالبا دنبالکنندهی بیشتری دارند شکل نگرفته است. و هر فرد پیش از انتشار نظرش کمی بیشتر به آن فکر کرده و در آن مورد ابتدا خودش را پرسشگر میبیند تا قاضی.
2 پاسخ
منو یاد خودنماییهایی انداختی که برای خیلیها عقده شده بعد بروز کرده، از رفی مرض لایک و فیو همه طرفه ماهارو احاطه کرده.
شاید یه روزی رفع بشه ولی فعلا مثل توپ تو خالیه!
مطمئن هستم جامعهای هستیم که مطالعه ۲ دقیقه نمیکنیم (حالا نگیم همه) ولی قضاوت و نظرات زیادی داریم. شاید چون نمیخوانیم ندانستیم که نمیدانیم …
سلام، فرمایش شما درسته و متاسفانه همین طور برای همه چی نظرات و قضاوت های دم دستی و سطحی صادر میشه،
حالا شاید این هم یک جوی است که تا مدتی بعد بخوابه…