فیلم مادر ساخته دارن آرنوفسکی، محصول سال ۲۰۱۷ را بیش از آنکه بتوان در دسته‌ی آثار ژانر وحشت قرار داد، در بین آثار تخیلی جای می‌گیرد. فیلمی مملو از نشانه‌ها و المان‌هایی که هر کدام می‌تواند شروعی بر یک باب زیبایی‌شناسی قلمداد شوند. برخی مرد را نمادی از آفریدگار و زن را نشانه‌ی زمین می‌دانند. تحیلی دوری نیست اما از ویژگی‌های مثبت این فیلم را می‌توان به چند وجهی بودن نمادها و نشانه‌هایش اشاره کرد. مرد می‌تواند یک هنرمند و زن می‌تواند الهه‌ی الهام مرد باشد. و بچه‌ای که در طول اثر زاییده و کشته می‌شود نشانی از یک اثر هنری. آدمهای حاضر در خانه هر کدام شخیت‌های این اثر هنری و‌ یا مخاطبین‌ آن قلمداد می‌شوند. شاید اگر برخی‌ نشانه‌های سینمای وحشت که بارها در آثار مختلف با آن روبرو شده‌ایم را نادیده بگیریم (همچون اثر خونی‌ که از بین نمی‌رود و در طول زمان تازه‌تر می‌شود)، نبود یک قصه‌ی ملموس‌ (فارغ از قصه‌ای که به واسطه‌ی چیدمان المان‌ها روایت می‌شود) باعث نارضایتی بخشی از مخاطبین عام سینما شده است. و احتمالا اتفاق جشنواره فیلم‌ ونیز به خاطر همین مساله بوده است. به هر حال ۲ ساعت فیلم که پر از نشانه‌ها و المان‌های گاه رمز‌گشایی نشده‌ است کمی خسته‌کننده به نظر می‌رسد اما پس از اتمام فیلم و نگاه مجددی به نشانه‌های آن می‌توان از بخش‌های کشف نشده‌اش لذت بیشتری برد. نوع معماری خانه، که طبقه‌ی بالایی آن جایی که زن و مرد می‌خوابند، بخش بالایی بدن زن است. قسمت سر. حتی جایی مرد به زن می‌گوید: «این خونه تو هستی» و دقیقا قلب در خانه جایی‌ست که مرد برای الهام گرفتن و نوشتن اثرش به آنجا پناه می‌برد‌. اتاقی که جز خودش و زن کسی حق ورود به آن را ندارد. تشبیه ساختار خانه به ساختار بدن زن، از طرفی که زن می‌گوید«این خونه رو دیوار به دیوارش رو خودم درست کردم» جایی قوت می‌گیرد که مرد در انتها الماس با ارزشش را دوباره از قلب زن بیرون می‌آورد. جایی که در طول فیلم الماس را در آنجا نگه‌ می‌داشت. طبقه‌ی دوم خانه. به هر حال فیلم مادر، ساخته‌ی دارن آرنوفسکی، از آن دست فیلم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی‌ست که مخاطب با حوصله می‌خواهد. مخاطبی که پس از دیدن فیلم‌‌ برای کشف نمادها و نشانه‌ها دوباره به پای دیدن فیلم بنشیند.

بدون نظر موضوع: سینماتوگراف

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.