شعلهور آخرین ساخته حمید نعمتالله است که برخلاف اکثر فیلمهای سینمای ایران به روایت یک ضد قهرمان میپردازد.
«شعلهور روایت پدریست که بعد از گذراندن دوره ترک مواد مخدر تلاش میکند تا زندگیاش را دوباره از نو بسازد اما انتخابهای غلط و شرایطی که برای خود به وجود میآورد او را به نقطهای که از آن گذر کرده باز میگرداند.»
از نقاط قوت فیلم میتوان به شخصیت پردازی خوب فرید (امین حیایی) اشاره کرد. فرید بدون اینکه خود بداند درگیر اختلال خودشیفتگی است و از قبول مسئولیت سرپرستی پسر نوجوانش خودداری میکند. فرید تمام ویژگی های لازم برای اثبات خودشیفتگیاش را در روند فیلم برای مخاطب به نمایش میگذارد. در عین احساس حقارت خود را برتر از دیگران میداند و در کنار انجام آنچه نباید خود را قربانی احساس میکند. اما در عین حال مخاطب نمیتواند از تلاش بی وقفه او برای حفظ کردن جایگاه پدری چشمپوشی کند. فیلم شعلهور از حیث پرداخت روانی کاراکتر تا حدود کمی کاراکترهای فیلمهای چارلی کافمن را به ذهن تداعی میکند.
در «شعلهور» همانند فیلم قبلی نعمتالله «رگ خواب» روند پیشرفت شخصیت کاملا برعکس معمول است. فرید از جایگاهش نزول میکند و پله پله به پست ترین حالت شخصیت خود نزدیک میشود تا جایی که با وجود آسیب جدی به کاوه وجدانش ذره ای از این اتفاق در عذاب نیست. اما به دلیل تلاشش برای حفظ جایگاهش مخاطب را همچنان همراه با خود دارد.
با انتخاب بافت سنتی چشمنواز و کمتر دیده شده زاهدان و زابل ریتم کند فیلم کمتر احساس میشود. در عین حال با قرار دادن دو کاراکتر وحیده (قطب مثبت) و مرد موتورسوار(قطب منفی) از نگاه کلیشه ای به سیستان و بلوچستان خودداری میکند.
«شعلهور» هرچند در مقایسه با همتای قهرمانپرور خود «کامیون» نمونه موفق تری محسوب میشود اما متاسفانه این فیلم نیز از زیر تیغ حذف اضافات سالم بیرون نخواهد رفت. در فیلمهای ایرانی که سعی می کنند نگاه متفاوتی را به مخاطب عرضه کنند معمولا در ابتدا جزئیاتی به فیلمنامه وارد میشوند، در میانه راه این جزئیات رها شده و درانتها بطور ناگهانی در جمع بندی فیلم به کمک فیلمنامه میآیند. مانند کاراکتری که از وحیده معرفی میشود. وحیده کاراکتر تاثیرگذاریست که شخصیت پردازی درستی از او ارائه نمیشود. شخصیتی که با اعتماد کامل و غیرمنطقی به یک شخص غریبه و با موافقتهای متوالی به پیشبرد داستان کمک میکند. در میانه داستان اما در موقعیت بحرانی فرید سراغ «دختر متادون فروش» نمیرود و دست به دامان راننده موتور می شود! حتی به پسرش می گوید که می خواهد با همسر سابقش آشتی کند. در انتها دوباره وحیده در فیلمنامه حضور پیدا می کند تا فیلم را به پایان برساند.
«شعلهور» دومین فیلم نعمت الله است که از فرم گفتار متن برای پیشبرد روایت استفاده میکند. پیش از این در فیلم «رگ خواب» نیز این شیوه را برای روایت داستان انتخاب کرده بود که برای نزدیک شدن مخاطب به بعد روانی کارکتر انتخاب بسیار مناسبی است.
درانتها کاش آقای نعمتالله برای انتخاب نام فیلم تاملی بیشتری میفرمودند. چرا که پیش زمینه ای که در ذهن مخاطب در ادامه شنیدن نام «شعلهور» ایجاد میشود فیلم های دهه هفتاد(میلادی) بالیوود است.