یکی از آثار مهم ماتئی ویسنییک را شاید بتوان نمایشنامه «چگونه تاریخچهی کمونیسم را برای بیماران روانی توضیح دهیم؟» دانست. نمایشنامهای که به طور کنایی جامعهای گرفتار شده در دام کمونیسم را شرح میدهد. نویسندهای (یوری پتروفسکی) به یک آسایشگاه روانی وارد میشود تا بتواند با شرح تاریخ کمونیسم برای بیمارانی که در سه درجه کم، متوسط و زیاد اختلالات روانی دارند به درمان آنها کمک کنند. یوری متنی آماده کرده که هر روز بخشی از آن را برای تعدادی از بیماران میخواند. غالبا آنها هیچ درکی از متونی که یوری برای آنها میخواند ندارند. تا اینکه بیمارانی که به اصطلاح از اختلال شدید و حادی رنج میبرند نسبت به بخشی که استالین از کشاورزان میخواهد زمین کشاورزی اشتراکی داشته باشند از خودشان واکنش نشان میدهند. واکنشها به گونهایست که انگار این بیماران همان کشاورزانی هستند که قصد نداشتند تن به این اشتراک بدهند. در همان روزهایی که یوری ساکن آسایشگاه شده با یکی از پرستاران به نام کاتیا رابطه برقرار میکند. این رابطههای آزاد کاتیا واکنش تند رئیس آسایشگاه را به همراه دارد. برقراری رابطه دوستی بین یوری و یکی از بیماران بخش متوسط باعث میشود او به یک اتاقی مخفی راه پیدا کند که تعدادی از بیماران در آن برای خودشان یک محفل خصوصی تشکیل دادهاند. محفلی که در آن برای بزرگان ادبیات و سیاست دادگاههایی نیز برگزار میکنند.
چیزی که این نمایشنامه را از سایر آثار ویسنییک متمایز میکند نگاه نقادانه او به جریان کمونیسم در شورویست. مسالهای که نه تنها بر روی آثار پیشین او تاثیر گذاشته بلکه اینبار به طور جدیتر به نقد آن پرداخته. جامعهای همچون یک تیمارستان بزرگ که غالب بیماران آن یا افرادی که با آن بیماران سروکار داشتهند از نویسندگان و سیاستمداران وابسته به حزب کمونیسم هستند یا افراد عادی که از این حزب لطمه خوردهاند. بیمار و پرستار و رئیس شیفته این حزب هستند و انگار کسی از آن ناراضی نیست. با شروع شرح تاریخ کمونیسم از زبان یوری ما متوجه تناقضات و مشکلات آن هم میشویم. با اینکه مساله اصلی بیماران وجود خود کمونیسم است چه طور رئیس یک تیمارستان به این نتیجه رسیده که با شرح تاریخ کمونیسم میتوان به بهبود حال بیماران کمک کرد؟ انگار یکی از ویژگیهای همیشگی یک حکومت تمامیتخواه همین است. همیشه ذوبشدگان یک نظام ایدئولوژیک از درد برای درمان همان درد میخواهند استفاده کنند. تناقضی خندهدار و دردآور. وجود یک هاله یا یک نیروی برتر که ناشی از ایدئولوژی ارائه شده توسط این نوع حکومتهاست این بار در قالب بیان تاریخچه قرار است بیماران یک آسایشگاه را تسکین دهد. یک کمدی سیاه که بیشک علاوه بر اینکه زندگیهای زیادی را نابود کرده بلکه انبوهی بیماران روانی را نیز تحویل جامعه داده است. در ادامه نویسنده به «شخصیت ماریا اسپریدنوا» هم اشاره میکند، شخصیتی که برای اولین بار یک حکومت برای از میان برداشتن یک مخالف سیاسی او را به یک موسسه روانی تحویل میدهد. ویسنییک در این نمایشنامه سعی دارد با مروری بر برخی اتفاقات ناخوشآیند کمونیسم او را نقد کرده و حتی به سُخره بگیرد. نمایشنامه «چگونه تاریخچهی کمونیسم را برای بیماران روانی توضیح دهیم؟» در نشر کتاب فانوس توسط ملیحه بهارلو ترجمه شده است.