پیشنهاد فیلم

پیشنهاد کتاب

جنتلمن‌ها

گای‌ریتچی که پس از ۱۹ سال و ساخت تعداد قابل‌توجهی فیلم دوباره به حال‌و‌هوای فیلم‌هایی چون کیف‌قاپی برگشته و سعی کرده دوبار همان کمدی مخلوط با فضای گانگستری در بافت شهری لندن و حاشیه‌های آن را بازآفرینی کند، چند عنصر اثر پیشینش را باز در این فیلم به تصویر کشیده است؛ درگیری چند گروه خلافکار که هر کدام قصد دارد دیگری را از میدان به‌در کند، شخصیت‌هایی که قصد دارند هر کدامشان جدیت خودشان را حفظ کنند اما ناخواسته شرایط به سمت کمدی پیش می‌رود، شخصیت‌های متعددی که خواسته یا ناخواسته زندگی‌شان در هم گره می‌خورد و خشونت‌هایی از جنس تارانتینو با قصه‌ای پر شاخ‌و‌برگ. او این بار پا را فراتر گذاشته و کل داستان فیلم را در قالب یک فیلمنامه توسط یکی از شخصیت‌ها وارد ماجرا می‌کند. کارآگاه خصوصی که دائما خلافکارها را زیر نظر دارد شخصیتی جز فیلمساز نیست که به دنیای اثر خودش پا گذاشته. او حتی داستان فیلمش که در انتها تهیه‌کننده‌ای آنچنان برای ساختش ترغیب نمی‌شود را هم دستمایه شوخی قرار می‌دهد. جنتلمن‌ها علاوه بر نشانه‌های متعددی که در طول اثر با آن روبرو می‌شویم یک داستان جذاب برای سرگم شدن دوساعته است. دیدنش در این روزگار کرونایی پیشنهاد دلچسبی‌ست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته‌های پیشین

درباره‌ی پیر پسر

فیلم در قد و قواره‌ی تعرف و‌ تمجید‌های اغراق‌ شده که پیرامونش شکل گرفت نبود. تدوین‌ نقشش را به خوبی ایفا نکرد، جایی که می‌توانست

درس‌های خودآموز

به این نتیجه رسیدم که برای نوشتن، یک چیز خیلی مهم است. وقتی چشمه جوشیدن خلاقیت خشک شده و به هر ریسمان باریکی چنگ می‌زنی

سنگ بزرگ

همیشه این ضرب المثل ایرانی برام در مواقع حساسی که فکر می‌کنم همه چی قراره به خوبی پیش بره تکرار می‌شه. «سنگ بزرگ نشونه نزدنه».

دوم بودن

زمانی که سر کلاس نقد ادبی برای اولین بار به شوخی (با اشاره به پست وبلاگی که همان موقع خوانده بودم) به استاد گفتم دوم

معنی زندگی کردن

یک روز ظهر که از سر عادت هر روزه و بی‌حوصلگی تکرار امر درست کردن نهار رفتم توی آشپزخانه و با ترکیب تکراری‌تر چند مواد